فرض کنيد...
به شما،
(انسان ساده/معمولی/ بازاری/دانشمند/محقق/سياسی)
اين امکان را ميدهند که
يک رييس برای دنيا انتخاب کنيد که بتواند
دنيا را به بهترين وجه رهبری کرده، صلح، ترقی
و خوشبختی برای بشريت به ارمغان بياورد.
بين اين سه داوطلب کدام را انتخاب ميکنيد؟
قبلا يک سئوال:
شما مشاور و مددکار اجتماعی هستيد...
زن حامله ای ميشناسید که هشت فرزند دارد.
سه فرزند او ناشنوا، دو فرزند کور و يکی عقب مانده هستند.
در ضمن اين خانم خود مبتلا به مرض مهلک سيفيليس است.
از شما مشورت ميخواهد که آيا سقط جنين بکند يا خير...
با تجارب زندگی که داريد به ايشان چه پيشنهاد ميکنيد؟
خواهيد گفت کورتاژ کند؟
فعلا برويم سراغ سه نامزد رياست بر جهان
شخص اول
او با سياستمداران رشوه خوار و بدنام کار ميکند،
از فالگير، غيب گو و منجم مشورت ميگيرد.
در کنار زنش دو معشوقه دارد. شديدا سيگاری بوده
و روزی هم ده ليوان مشروب (مارتينی) ميخورد.
شخص دوم
از دو محل کار اخراج شده، تا ساعت 12 ظهر ميخوابد، در مدرسه چند بار رفوزه شده.
در زمان جوانی ترياک ميکشيده و تحصيلات آنچنانی ندارد.
ايشان روزی هم يک بطر ويسکی ميخورد، بی تحرک و چاق است.
شخص سوم
دولت کشورش به ايشان مدال شجاعت داده. گياه خوار بوده و دارای سلامتی
کامل است. به سيگار و مشروب اکيدا دست نميزند
و در گذشته هيچگونه رسوايي ببار نياورده.
به چه کسی رای ميدهيد؟
کانديد اول: فرانکلين روزولت
به شما،
(انسان ساده/معمولی/ بازاری/دانشمند/محقق/سياسی)
اين امکان را ميدهند که
يک رييس برای دنيا انتخاب کنيد که بتواند
دنيا را به بهترين وجه رهبری کرده، صلح، ترقی
و خوشبختی برای بشريت به ارمغان بياورد.
بين اين سه داوطلب کدام را انتخاب ميکنيد؟
قبلا يک سئوال:
شما مشاور و مددکار اجتماعی هستيد...
زن حامله ای ميشناسید که هشت فرزند دارد.
سه فرزند او ناشنوا، دو فرزند کور و يکی عقب مانده هستند.
در ضمن اين خانم خود مبتلا به مرض مهلک سيفيليس است.
از شما مشورت ميخواهد که آيا سقط جنين بکند يا خير...
با تجارب زندگی که داريد به ايشان چه پيشنهاد ميکنيد؟
خواهيد گفت کورتاژ کند؟
فعلا برويم سراغ سه نامزد رياست بر جهان
شخص اول
او با سياستمداران رشوه خوار و بدنام کار ميکند،
از فالگير، غيب گو و منجم مشورت ميگيرد.
در کنار زنش دو معشوقه دارد. شديدا سيگاری بوده
و روزی هم ده ليوان مشروب (مارتينی) ميخورد.
شخص دوم
از دو محل کار اخراج شده، تا ساعت 12 ظهر ميخوابد، در مدرسه چند بار رفوزه شده.
در زمان جوانی ترياک ميکشيده و تحصيلات آنچنانی ندارد.
ايشان روزی هم يک بطر ويسکی ميخورد، بی تحرک و چاق است.
شخص سوم
دولت کشورش به ايشان مدال شجاعت داده. گياه خوار بوده و دارای سلامتی
کامل است. به سيگار و مشروب اکيدا دست نميزند
و در گذشته هيچگونه رسوايي ببار نياورده.
به چه کسی رای ميدهيد؟
کانديد اول: فرانکلين روزولت
کانديد دوم: وينستون چرچيل
کانديد سوم: آدولف هيتلر
چه درسی ميگيريم؟
راستی خانم حامله فراموش نشود!
اگر به آن خانم پيشنهاد سقط جنين داديد
همان بس که
لودويگ فان بتهوون را
به کشتن داديد!
راستی خانم حامله فراموش نشود!
اگر به آن خانم پيشنهاد سقط جنين داديد
همان بس که
لودويگ فان بتهوون را
به کشتن داديد!
پس چه درسی گرفتيم؟
پيش داوری
خوراک روزمره ما انسانها...
از بزرگترين
اشتباهات بشر است!
پيش داوری
خوراک روزمره ما انسانها...
از بزرگترين
اشتباهات بشر است!
¦
Posted by
David
at
Wednesday, June 10, 2009
Labels: ادیان در سریلانکا، اسلام در سریلانکا، سریلانکا، سیلان، قله حضرت آدم (ع)، کلمبو ¦ 1 نظر
Labels: ادیان در سریلانکا، اسلام در سریلانکا، سریلانکا، سیلان، قله حضرت آدم (ع)، کلمبو ¦ 1 نظر
دو رود عظيم و مقدّس هند، به نام «گَنگ» و «جمتا» از دامنههاى كوههاى سر به فلك كشيدة هيماليا - واقع در شمالىترين نقطة هند - سر چشمه گرفته، پس از طىّ مسافت طولانى، در شمال شرقى هند به يكديگر پيوسته و به «خليج بنگال» مىريزند.
سرزمينهايى كه در بين اين دو رودخانة بزرگ واقعاند، به سرزمين مذاهب و مكاتب فكرى و محلّ ظهور اديان هندى، شهرت دارند و به عنوان سمبل هندوستان شناخته مىشوند.
سريلانكا نيز كه چون تكهاى جدا شده از كشور هند، در جنوب شرقى آن و در ميان اقيانوس هند غنوده است، از مشربهاى فكرى و عقيدتى آن سامان بىبهره نبوده است و در آن كشور، سه گروه عمده وجود دارد كه از اين قرارند: سنمالى، تاميلها و مسلمانان.
خصايص ويژهاى مانند: عفت عمومى، متانت، قناعت و آرامش در مردم سريلانكا وجود دارد كه در اولين نگاه، مشهود است؛ به طورى كه گويى واژههاى ستيز، ماجراجويى، تندخويى و... در قاموس وجودشان معنا و مفهومى ندارد.
بنا به عقيدة بسيارى از مورّخان: «اسلام» توسط تجار مسلمان به سريلانکا راه يافته است و سينه به سينه، خانه به خانه و نسل به نسل تا به امروز رسيده است و به صورت يك حركت خودجوش در ميان دو جامعة سنّتگراى بوديسم و هندويسم همواره در حال خيزش و رويش بوده است و هيچ عاملى نتوانسته سدّى فرا روى آن ايجاد كند؛ بلكه بسان جويبارى زلال، در دل زمين و زمان به پيش رفته است؛ به طورى كه در هر منطقهاى از اين سرزمين، دلهايى را مجذوب خويش نموده است.
گرچه جامعة مسلمان سريلانكا از نظر جغرافيايى، يك جامعة پراكنده است و مسلمانان در همة مناطق اين كشور حضور دارند؛ ولى از نظر ارتباطات اجتماعى، يك جامعة كاملاً مرتبط و به هم پيوسته است و نقش «مسجد» در اين جامعه، يك نقش محورى و تعيين كننده است و حتى يك مركز تصميمگيرى براى فعاليتهاى اجتماعى، حقوقى و سياسى محسوب ميشود.
در اين كشور، مكاتب و مذاهب مختلف در ظاهر يك همزيستى مسالمتآميز باهم دارند ولى همين تعدد عقايد، نوعى رقابت اعتقادى در بين آنان ايجاد نموده است و مسلمانان براى حفظ هويت اسلامى و استقلال دينى خويش و هضم نشدن در جامعة اكثريت و نيز صيانت از ميراث عقيدتىشان كه سينه به سينه به آنها منتقل شده است، همواره مراقب و مواظباند.
وجود مساجد فراوان، حدود دويست مدرسة دينى، بيش از يك هزار مكتب خانة قرآنى فعال، اهتمام جدّى به حفظ ظواهر اسلامى و... نشان از توجه خاصّ آنها به مذهب و مرامشان دارد و حيات اجتماعى خويش را در گرو حفظ و پاسداشت اين امور مىدانند.
با پيروزى انقلاب اسلامى و به بركت نفس مسيحايى حضرت امام روح اللّه1، دلهايى پاك و انديشههايى ناب در مسير وزش نسيم نورانى و روح افزاى «ولايت و امامت» قرار گرفت و شور و شوق آشنايى با امام و آرمانهايش در دلها ايجاد گشت و مشتاقانى از سراسر عالم به منظور «تحصيل معارف ديني» راهى ايران اسلامى شدند. از كشور سرى لانكا نيز چند نفرى با همين انگيزه، كوله بار هجرت را بستند و براى آشنايى بيشتر با مكتب و معارف اهلبيت:راهى حوزة علمية قم شدند و پس از چند سالى كسب معرفت و معنويت از خوان علمى و معنوى آن حوزة مقدسه، به كشورشان مراجعت نمودند تا بذرى از اين باور بلند را در سرزمين عصر خويش و سينة نسل آينده بارور سازند و همواره كوشيدند تا دلهايى كه با بركة با بركت «غدير» پيوند دارند، از سرچشمة سرخ رنگ «عاشورا» الهام گيرند و براى رسيدن به سرزمين سبز «انتظار»، عاشقانه و عارفانه گام به پيش نهند.
امروزه در سايهسار عنايات آن خاندان رسالت و ولايت و به بركت ايمان و اعتماد و از خود گذشتگى جمعى محدود و معدود اما مخلص و متعهد، در آن ديار، «معارف اهلبيت: » به زبان تاميلي - با بيش از هشتاد ميليون نفر مخاطب در كشورهاى مختلف - ترجمه و منتشر گشته است.
با هدايت و حمايت سازمان حوزهها و مدارس علمية خارج از كشور، كه زلالى از معارف حيات بخش خاندان وحى را در سينههاى شيفته و شيدا جارى ساخته، اميد است اين نهال نوپا در سينهها ريشه بدواند و اين حركت مبارك اعتقادى همواره در حال رويش و جوشش باشد تا انشاء الله در پرتو عنايات قادر سبحان و توجّهات عترت نبىمكرّم اسلام(ص) مردمان اين سرزمين ـ كه به قولي ، محلّ هبوط نخستين پيامبر الهى بوده است ـ به همت عالمان بيدار دل و بلندنگر، از زمينهسازان ظهور آخرين حجّت و ذخيرة الهى باشند؛ چنين باد!
برخي از كتابهايى كه به زبان تاميلى ترجمه و به زيور طبع آراسته شده، از اين قرارند:
1. صحيفة كاملة سجّاديه.
2. زندگانى پيامبراسلام(ص) .
3. زندگانى امام علىعليه السلام .
4. زندگانى حضرت فاطمه زهرا3.
5. زندگانى حضرت امام حسن مجتبىعليه السلام .
6. زندگانى حضرت امام حسينعليه السلام .
7. زندگانى حضرت امام زينالعابدينعليه السلام .
8. زندگانى حضرت امام محمد باقرعليه السلام .
9. زندگانى حضرت امام جعفر صادقعليه السلام .
10. زندگانى حضرت امام موسي كاظمعليه السلام .
11. زندگانى حضرت امام رضاعليه السلام .
12. زندگانى حضرت امام جوادعليه السلام .
13. زندگانى حضرت امام هادىعليه السلام .
14. زندگانى حضرت امام عسكرىعليه السلام .
15. زندگانى حضرت امام مهدىعليه السلام .
16. اعتقاد ما.
17. آموزش احكام.
18. اهلالبيت:نشان دهندة سنّت نبوى(ص) .
19. منتخبى از ادعيه.
20. سيماى اسلام و تمدّن غرب.
21. امام حسينعليه السلام در راه هدف مقدّس.
22. نداء الثّقلين.
اين سطور، قصهاى كوتاه بود و ناگفته از تلاشها و كوششهاى خالصانة دانش آموختگانى كه نخست، خود «هجرت» كردند از مرامشان به مكتب نورانى اهلبيت:و در مكتب صادق آل محمّد(ص) آموختند و اينك، همان آنها هر كدام شمعى گشتند فرا روى گروه و جماعتى، و روايتى از نور كه همواره در حال رويشاند.
تلاشهاى اين پيامآوران روشنايي و بيداري، مأجور باد و پاداش تمامىشان با صاحب حوزههاى علميه.
اللّهمّ وفّقنا لما تحبّ و ترضى
منبع : پایگاه حوزه
سرزمينهايى كه در بين اين دو رودخانة بزرگ واقعاند، به سرزمين مذاهب و مكاتب فكرى و محلّ ظهور اديان هندى، شهرت دارند و به عنوان سمبل هندوستان شناخته مىشوند.
سريلانكا نيز كه چون تكهاى جدا شده از كشور هند، در جنوب شرقى آن و در ميان اقيانوس هند غنوده است، از مشربهاى فكرى و عقيدتى آن سامان بىبهره نبوده است و در آن كشور، سه گروه عمده وجود دارد كه از اين قرارند: سنمالى، تاميلها و مسلمانان.
خصايص ويژهاى مانند: عفت عمومى، متانت، قناعت و آرامش در مردم سريلانكا وجود دارد كه در اولين نگاه، مشهود است؛ به طورى كه گويى واژههاى ستيز، ماجراجويى، تندخويى و... در قاموس وجودشان معنا و مفهومى ندارد.
بنا به عقيدة بسيارى از مورّخان: «اسلام» توسط تجار مسلمان به سريلانکا راه يافته است و سينه به سينه، خانه به خانه و نسل به نسل تا به امروز رسيده است و به صورت يك حركت خودجوش در ميان دو جامعة سنّتگراى بوديسم و هندويسم همواره در حال خيزش و رويش بوده است و هيچ عاملى نتوانسته سدّى فرا روى آن ايجاد كند؛ بلكه بسان جويبارى زلال، در دل زمين و زمان به پيش رفته است؛ به طورى كه در هر منطقهاى از اين سرزمين، دلهايى را مجذوب خويش نموده است.
گرچه جامعة مسلمان سريلانكا از نظر جغرافيايى، يك جامعة پراكنده است و مسلمانان در همة مناطق اين كشور حضور دارند؛ ولى از نظر ارتباطات اجتماعى، يك جامعة كاملاً مرتبط و به هم پيوسته است و نقش «مسجد» در اين جامعه، يك نقش محورى و تعيين كننده است و حتى يك مركز تصميمگيرى براى فعاليتهاى اجتماعى، حقوقى و سياسى محسوب ميشود.
در اين كشور، مكاتب و مذاهب مختلف در ظاهر يك همزيستى مسالمتآميز باهم دارند ولى همين تعدد عقايد، نوعى رقابت اعتقادى در بين آنان ايجاد نموده است و مسلمانان براى حفظ هويت اسلامى و استقلال دينى خويش و هضم نشدن در جامعة اكثريت و نيز صيانت از ميراث عقيدتىشان كه سينه به سينه به آنها منتقل شده است، همواره مراقب و مواظباند.
وجود مساجد فراوان، حدود دويست مدرسة دينى، بيش از يك هزار مكتب خانة قرآنى فعال، اهتمام جدّى به حفظ ظواهر اسلامى و... نشان از توجه خاصّ آنها به مذهب و مرامشان دارد و حيات اجتماعى خويش را در گرو حفظ و پاسداشت اين امور مىدانند.
با پيروزى انقلاب اسلامى و به بركت نفس مسيحايى حضرت امام روح اللّه1، دلهايى پاك و انديشههايى ناب در مسير وزش نسيم نورانى و روح افزاى «ولايت و امامت» قرار گرفت و شور و شوق آشنايى با امام و آرمانهايش در دلها ايجاد گشت و مشتاقانى از سراسر عالم به منظور «تحصيل معارف ديني» راهى ايران اسلامى شدند. از كشور سرى لانكا نيز چند نفرى با همين انگيزه، كوله بار هجرت را بستند و براى آشنايى بيشتر با مكتب و معارف اهلبيت:راهى حوزة علمية قم شدند و پس از چند سالى كسب معرفت و معنويت از خوان علمى و معنوى آن حوزة مقدسه، به كشورشان مراجعت نمودند تا بذرى از اين باور بلند را در سرزمين عصر خويش و سينة نسل آينده بارور سازند و همواره كوشيدند تا دلهايى كه با بركة با بركت «غدير» پيوند دارند، از سرچشمة سرخ رنگ «عاشورا» الهام گيرند و براى رسيدن به سرزمين سبز «انتظار»، عاشقانه و عارفانه گام به پيش نهند.
امروزه در سايهسار عنايات آن خاندان رسالت و ولايت و به بركت ايمان و اعتماد و از خود گذشتگى جمعى محدود و معدود اما مخلص و متعهد، در آن ديار، «معارف اهلبيت: » به زبان تاميلي - با بيش از هشتاد ميليون نفر مخاطب در كشورهاى مختلف - ترجمه و منتشر گشته است.
با هدايت و حمايت سازمان حوزهها و مدارس علمية خارج از كشور، كه زلالى از معارف حيات بخش خاندان وحى را در سينههاى شيفته و شيدا جارى ساخته، اميد است اين نهال نوپا در سينهها ريشه بدواند و اين حركت مبارك اعتقادى همواره در حال رويش و جوشش باشد تا انشاء الله در پرتو عنايات قادر سبحان و توجّهات عترت نبىمكرّم اسلام(ص) مردمان اين سرزمين ـ كه به قولي ، محلّ هبوط نخستين پيامبر الهى بوده است ـ به همت عالمان بيدار دل و بلندنگر، از زمينهسازان ظهور آخرين حجّت و ذخيرة الهى باشند؛ چنين باد!
برخي از كتابهايى كه به زبان تاميلى ترجمه و به زيور طبع آراسته شده، از اين قرارند:
1. صحيفة كاملة سجّاديه.
2. زندگانى پيامبراسلام(ص) .
3. زندگانى امام علىعليه السلام .
4. زندگانى حضرت فاطمه زهرا3.
5. زندگانى حضرت امام حسن مجتبىعليه السلام .
6. زندگانى حضرت امام حسينعليه السلام .
7. زندگانى حضرت امام زينالعابدينعليه السلام .
8. زندگانى حضرت امام محمد باقرعليه السلام .
9. زندگانى حضرت امام جعفر صادقعليه السلام .
10. زندگانى حضرت امام موسي كاظمعليه السلام .
11. زندگانى حضرت امام رضاعليه السلام .
12. زندگانى حضرت امام جوادعليه السلام .
13. زندگانى حضرت امام هادىعليه السلام .
14. زندگانى حضرت امام عسكرىعليه السلام .
15. زندگانى حضرت امام مهدىعليه السلام .
16. اعتقاد ما.
17. آموزش احكام.
18. اهلالبيت:نشان دهندة سنّت نبوى(ص) .
19. منتخبى از ادعيه.
20. سيماى اسلام و تمدّن غرب.
21. امام حسينعليه السلام در راه هدف مقدّس.
22. نداء الثّقلين.
اين سطور، قصهاى كوتاه بود و ناگفته از تلاشها و كوششهاى خالصانة دانش آموختگانى كه نخست، خود «هجرت» كردند از مرامشان به مكتب نورانى اهلبيت:و در مكتب صادق آل محمّد(ص) آموختند و اينك، همان آنها هر كدام شمعى گشتند فرا روى گروه و جماعتى، و روايتى از نور كه همواره در حال رويشاند.
تلاشهاى اين پيامآوران روشنايي و بيداري، مأجور باد و پاداش تمامىشان با صاحب حوزههاى علميه.
اللّهمّ وفّقنا لما تحبّ و ترضى
منبع : پایگاه حوزه
اپراتور Tigo سریلانکا به مجموعه ی اپراتورهای طرف قرارداد شرکت ارتباطات سیار ایران پیوست. روابط عمومی شرکت ارتباطات سیار ایران اعلام کرد: شبکه ی ارتباطات سیار کشورمان از روز دوشنبه 21 اردیبهشت ماه به روی مشترکان این اپراتور گشوده می شود و مشترکان هر دو اپراتور (همراه اول و Tigo) از این پس می توانند از مزایای این ارتباط دو طرفه ی بین الملل بهره گیرند.
Tigo اولین اپراتور سریلانکایی است که با همراه اول قرارداد رومینگ منعقد میکند و همراه اول با احتساب این اپراتور سریلانکایی هم اکنون با244 اپراتور در 107 کشور جهان قرارداد رومینگ بین الملل دارد.
Tigo اولین اپراتور سریلانکایی است که با همراه اول قرارداد رومینگ منعقد میکند و همراه اول با احتساب این اپراتور سریلانکایی هم اکنون با244 اپراتور در 107 کشور جهان قرارداد رومینگ بین الملل دارد.
¦
Posted by
David
at
Monday, May 25, 2009
Labels: ببرهای تامیل، پرابهاکاران، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
Labels: ببرهای تامیل، پرابهاکاران، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
دو روز پس از اعلام شکست کامل جداییطلبان سریلانکا، معروف به ببرهای تامیل، کشته شدن پرابهاکاران رهبر آنها، در حال فرار دریک آمبولانس، عملا به ۳۰ سال مبارزه مسلحانه جنگجویان تامیلی پایان بخشید.
شکست تامیلها، به معنای پایان عملیات تروریستی و نظامی توسط یکی از منسجمترین و در عین حال خشنترین گروههای مسلح جداییطلب در جهان است.
همزمان با پایان جنگ داخلی در سریلانکا، گفته شده که به همراه پراب هاکاران رهبر اصلی تامیلها، چهار رهبر دیگر -از جمله چالز آنتونی فرزند ارشد پراب هاکاران- نیز توسط ارتش سریلانکا و در جریان پاکسازی آخرین قرارگاههای متعلق به ببرهای تامیل در مناطق شمالی آن کشور، به قتل رسیدهاند.
طی ۳۰ سال مبارزه مسلحانه ببرهای تامیل برای جدایی از سینهالیها که در سریلانکا دارای اکثریت قومی هستند، بیش از ۷۰ هزار نفر به قتل رسیدند. هدف ببرهای تامیل دست یافتن به سرزمین خاص خود و اداره امور داخلی آنها بدون مداخله سینالیها بود.
جنگجویان تامیل، هم از راه شبیخون زدن به ارتش سریلانکا و تدارک جنگهای چریکی، هدف خود را دنبال میکردند و هم از راه پیگیری عملیات تروریستی بخصوص علیه سیاستمداران در هند و سریلانکا.
ببرهای تامیل در حقیقت پیشگامان حملات انتحاری و به خصوص استفاده از زنان در اجرای عملیات تروریستی به شمار میروند. در جریان دویست عملیات انتحاری که انجام آنها به تامیلها نسبت داده شده است، بیش از ۱۲ شخصیت معروف سیاسی به قتل رسیدهاند.
در سال ۱۹۹۱ میلادی راجیو گاندی، نخست وزیر وقت هندوستان، و همسر رهبر کنونی حزب کنگره که در انتخابات پارلمانی اخیر آن کشور به پیروزی رسیده است، توسط مبارزان مسلح تامیل طی یک حمله انتحاری به قتل رسید. دو سال بعد، تامیلهای جداییطلب، رانا سینگ پریماداس ، رییس جمهور سریلانکا را نیز به قتل رساندند.
روند نزولی مقاومت تامیلها از سال ۲۰۰۸ با پیروزی ارتش سریلانکا در مناطق شرقی آن کشور، شدت گرفت. در سال ۲۰۰۹ تامیلها از سایر مناطق تحت کنترل خود در شمال نیز رانده شدند.
برای به زانو درآوردن تامیلها گفته شده، که ارتش سریلانکا، طی جنگ در مناطق شرقی و شمالی، از تمامی شیوههای خشن مثل شکنجه و حتی استفاده از «کودکان سرباز» بهره گرفته است.
رفتار ارتش سریلانکا در سرکوب خشن ببرهای تامیل، اغلب مورد انتقاد کشورهای غربی به خصوص دولت و رسانههای انگلیسی قرار داشته است.
علیرغم پیشرفتهای قابل ملاحظه اخیر ارتش سریلانکا در مقابله با ببرهای تامیل، انتظار نمیرفت که شکست کامل جنگجویان جداییطلب در آن کشور با سرعتی این چنین روی دهد.
حتی پیش از صدور اعلامیه رسمی دولت سریلانکا در مورد به قتل رسیدن رهبر ببرهای تامیل و پایان عملیات نظامی در آن کشور، بیش از هزار نفر از مردم کلمبو، پلایتخت سریلانکا، در مقابل سفارت بریتانیا در آن کشورگرد آمده و خشم خود را از نحوه برخورد حمایتی بریتانیا از گروههای تامیل، با به آتش کشیدن عروسک پارچه ای دیوید میلیبند وزیر خارجه آن کشور به نمایش گذاشتند.
تامیلها در جنوب هند و مناطق شمالی و شرقی جزیره سریلانکا ساکناند. مذهب این اقلیت قومی که ۱۰ در صد از ساکنان سریلانکا را تشکیل میدهند هندوییسم است. اکثریت جمعیت ۲۱ میلیون نفری سریلانکا بودایی، و دارای قومیت سینهالیاند.
تا پیش ار استقلال، سریلانکا با نام سیلان، توسط بریتانیا اداره میشد. در آن دوران، اغلب مردم سریلانکا و سینهالیها، تامیلها را عوامل بریتانیا و خائن میدانستند. تامیلها تا حدود زیادی از حمایت بریتانیا برخوردار بوده و میزان نفوذ آنها در اداره کشور بمراتب بیشتر از نسبت جمعیت آنها در کل کشور بود.
از زمان استقلال سریلانکا در سال ۱۹۴۸ به بعد، اکثریت قومی سینهالیهای اداره دولت را عهدهدار شدند. بعد از مدتی تحمل فشار، در حدود ۳۰ سال پیش، تامیلها به منظور جدایی از سینهالیها و به دست آوردن سرزمینی متعلق بخود به مقاومت مسلحانه روی کرده و تدریجا به دامنه جنگ علیه سیاستمداران سریلانکا و هند افزودند.
بسیاری از شیوههایی که در عملیات انتحاری گروههای منسوب به القاعده مورد استفاده قرار گرفته، مانند کمربندهای انفجاری، از ابتکارات ببرهای تامیل است. گفته میشود ببرهای تامیل – زن یا مرد –هنگام عزیمت به ماموریت تروریستی، یک گردنبند سیانور با خود حمل میکردند، که در صورت ناموفق ماندن عملیات، به خود کشی مبادرت کرده و زنده دستگیر نشوند. بر آورد شده است که شماره جنگجویان تامیل در اوج قدرت، به ۱۵ هزار زن و مرد مسلح میرسیده است. دولت سریلانکا پس از تحمل شکستهای موضعی متعدد در مقابله با تامیلها، سرانجام در سال ۲۰۰۲ با برقراری آتشبس با آنها موافقت کرد ولی این آتش بس دوام چندانی نیافت.
اگرچه شواهد معتبری در مورد احتمال همکاری سازمان یافته تامیلها، با گروههای القاعده در دست نیست، با این وجود بسیاری از شیوههای ابداع شده توسط تامیلها در بمب گذاریها و انجام عملیات انتحاری، مورد استفاده تروریستهای القاعده قرار گرفته است.
از نظر عقیدتی، کمترین نزدیکی فکری بین ببرهای تامیل، که غیر مذهبی و در عین حال بشدت ملی گرا و قومی بشمار میروند، با گروه تندرو مذهبی و غیر ملی القاعده دیده نمیشود.
بزرگترین قربانیان مبارزات مسلحانه تامیلها، و عملیات ارتش سریلانکا علیه آنها، غیر نظامیان و مردم عادی بوده اند. تنها از سال ۲۰۰۶ به این سو، شماره این قربانیان به ۵۰۰۰ نفر بالغ شده است. شکست تامیلها را میتوان عقبنشینی تازه ای در رویکرد به مبارزه مسلحانه به عنوان وسیلهای برای دست یافتن به خود مختاری و هویت قومی تلقی کرد. در پارهای از این نمونهها (مانند ایرلند شمالی) مبارزان مسلح اسلحه را داوطلبانه به زمین نهادند و در پاره ای دیگر ( مانند اندونزی ) با قدرت آتش بزرگتر سرکوب شدند.
شکست تامیلها، به معنای پایان عملیات تروریستی و نظامی توسط یکی از منسجمترین و در عین حال خشنترین گروههای مسلح جداییطلب در جهان است.
همزمان با پایان جنگ داخلی در سریلانکا، گفته شده که به همراه پراب هاکاران رهبر اصلی تامیلها، چهار رهبر دیگر -از جمله چالز آنتونی فرزند ارشد پراب هاکاران- نیز توسط ارتش سریلانکا و در جریان پاکسازی آخرین قرارگاههای متعلق به ببرهای تامیل در مناطق شمالی آن کشور، به قتل رسیدهاند.
طی ۳۰ سال مبارزه مسلحانه ببرهای تامیل برای جدایی از سینهالیها که در سریلانکا دارای اکثریت قومی هستند، بیش از ۷۰ هزار نفر به قتل رسیدند. هدف ببرهای تامیل دست یافتن به سرزمین خاص خود و اداره امور داخلی آنها بدون مداخله سینالیها بود.
جنگجویان تامیل، هم از راه شبیخون زدن به ارتش سریلانکا و تدارک جنگهای چریکی، هدف خود را دنبال میکردند و هم از راه پیگیری عملیات تروریستی بخصوص علیه سیاستمداران در هند و سریلانکا.
ببرهای تامیل در حقیقت پیشگامان حملات انتحاری و به خصوص استفاده از زنان در اجرای عملیات تروریستی به شمار میروند. در جریان دویست عملیات انتحاری که انجام آنها به تامیلها نسبت داده شده است، بیش از ۱۲ شخصیت معروف سیاسی به قتل رسیدهاند.
در سال ۱۹۹۱ میلادی راجیو گاندی، نخست وزیر وقت هندوستان، و همسر رهبر کنونی حزب کنگره که در انتخابات پارلمانی اخیر آن کشور به پیروزی رسیده است، توسط مبارزان مسلح تامیل طی یک حمله انتحاری به قتل رسید. دو سال بعد، تامیلهای جداییطلب، رانا سینگ پریماداس ، رییس جمهور سریلانکا را نیز به قتل رساندند.
روند نزولی مقاومت تامیلها از سال ۲۰۰۸ با پیروزی ارتش سریلانکا در مناطق شرقی آن کشور، شدت گرفت. در سال ۲۰۰۹ تامیلها از سایر مناطق تحت کنترل خود در شمال نیز رانده شدند.
برای به زانو درآوردن تامیلها گفته شده، که ارتش سریلانکا، طی جنگ در مناطق شرقی و شمالی، از تمامی شیوههای خشن مثل شکنجه و حتی استفاده از «کودکان سرباز» بهره گرفته است.
رفتار ارتش سریلانکا در سرکوب خشن ببرهای تامیل، اغلب مورد انتقاد کشورهای غربی به خصوص دولت و رسانههای انگلیسی قرار داشته است.
علیرغم پیشرفتهای قابل ملاحظه اخیر ارتش سریلانکا در مقابله با ببرهای تامیل، انتظار نمیرفت که شکست کامل جنگجویان جداییطلب در آن کشور با سرعتی این چنین روی دهد.
حتی پیش از صدور اعلامیه رسمی دولت سریلانکا در مورد به قتل رسیدن رهبر ببرهای تامیل و پایان عملیات نظامی در آن کشور، بیش از هزار نفر از مردم کلمبو، پلایتخت سریلانکا، در مقابل سفارت بریتانیا در آن کشورگرد آمده و خشم خود را از نحوه برخورد حمایتی بریتانیا از گروههای تامیل، با به آتش کشیدن عروسک پارچه ای دیوید میلیبند وزیر خارجه آن کشور به نمایش گذاشتند.
تامیلها در جنوب هند و مناطق شمالی و شرقی جزیره سریلانکا ساکناند. مذهب این اقلیت قومی که ۱۰ در صد از ساکنان سریلانکا را تشکیل میدهند هندوییسم است. اکثریت جمعیت ۲۱ میلیون نفری سریلانکا بودایی، و دارای قومیت سینهالیاند.
تا پیش ار استقلال، سریلانکا با نام سیلان، توسط بریتانیا اداره میشد. در آن دوران، اغلب مردم سریلانکا و سینهالیها، تامیلها را عوامل بریتانیا و خائن میدانستند. تامیلها تا حدود زیادی از حمایت بریتانیا برخوردار بوده و میزان نفوذ آنها در اداره کشور بمراتب بیشتر از نسبت جمعیت آنها در کل کشور بود.
از زمان استقلال سریلانکا در سال ۱۹۴۸ به بعد، اکثریت قومی سینهالیهای اداره دولت را عهدهدار شدند. بعد از مدتی تحمل فشار، در حدود ۳۰ سال پیش، تامیلها به منظور جدایی از سینهالیها و به دست آوردن سرزمینی متعلق بخود به مقاومت مسلحانه روی کرده و تدریجا به دامنه جنگ علیه سیاستمداران سریلانکا و هند افزودند.
بسیاری از شیوههایی که در عملیات انتحاری گروههای منسوب به القاعده مورد استفاده قرار گرفته، مانند کمربندهای انفجاری، از ابتکارات ببرهای تامیل است. گفته میشود ببرهای تامیل – زن یا مرد –هنگام عزیمت به ماموریت تروریستی، یک گردنبند سیانور با خود حمل میکردند، که در صورت ناموفق ماندن عملیات، به خود کشی مبادرت کرده و زنده دستگیر نشوند. بر آورد شده است که شماره جنگجویان تامیل در اوج قدرت، به ۱۵ هزار زن و مرد مسلح میرسیده است. دولت سریلانکا پس از تحمل شکستهای موضعی متعدد در مقابله با تامیلها، سرانجام در سال ۲۰۰۲ با برقراری آتشبس با آنها موافقت کرد ولی این آتش بس دوام چندانی نیافت.
اگرچه شواهد معتبری در مورد احتمال همکاری سازمان یافته تامیلها، با گروههای القاعده در دست نیست، با این وجود بسیاری از شیوههای ابداع شده توسط تامیلها در بمب گذاریها و انجام عملیات انتحاری، مورد استفاده تروریستهای القاعده قرار گرفته است.
از نظر عقیدتی، کمترین نزدیکی فکری بین ببرهای تامیل، که غیر مذهبی و در عین حال بشدت ملی گرا و قومی بشمار میروند، با گروه تندرو مذهبی و غیر ملی القاعده دیده نمیشود.
بزرگترین قربانیان مبارزات مسلحانه تامیلها، و عملیات ارتش سریلانکا علیه آنها، غیر نظامیان و مردم عادی بوده اند. تنها از سال ۲۰۰۶ به این سو، شماره این قربانیان به ۵۰۰۰ نفر بالغ شده است. شکست تامیلها را میتوان عقبنشینی تازه ای در رویکرد به مبارزه مسلحانه به عنوان وسیلهای برای دست یافتن به خود مختاری و هویت قومی تلقی کرد. در پارهای از این نمونهها (مانند ایرلند شمالی) مبارزان مسلح اسلحه را داوطلبانه به زمین نهادند و در پاره ای دیگر ( مانند اندونزی ) با قدرت آتش بزرگتر سرکوب شدند.
¦
Posted by
David
at
Friday, May 15, 2009
Labels: توریسم، جشن های ملی مذهبی سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 1 نظر
Labels: توریسم، جشن های ملی مذهبی سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 1 نظر
«وساك» مقدسترين روز براي يك بودايي است. در اين روز سه واقعه مهم تولد، رسيدن به اشراق و مرگ بودا اتفاق افتاده است.
طبق عقيده بودائيان، اين روز ارتباطي با خدا يا نجات دهنده (كه پيروان ديگر مذاهب به آن اعتقاد دارند) ندارد. روز وساك روز تولد «سدارته كتمه» يا «بودا» بهعنوان يك انسان درسال563 قبل ازميلاد مسيح است.
سدارته كتمه اين شاهزاده هندي با ترك علايق دنيوي و رياضت در همين روز در حالي كه زير درخت بودي (روشني) در حال مراقبه به سر ميبرد به روشني يا اشراق رسيد. او در اين روز به مقام بودايي، بالاترين مقام روحاني كه يك انسان ميتواند از طريق ترك علايق دنيوي بدان دست يابد رسيد.
از همين رو بودائيان، اين روز را روز احترام به بودا و درك آموزشهاي وي مبني بر والايي و برتري انسان ميدانند و معتقدند كه درك حقيقت زندگي به نفع خود و جامعه است.
بودائيان سريلانكايي به مواردي كه در بالا ذكر شد معتقد بوده و نيز بر اين باورند كه در اين روز اتفاقاتي در رابطه با جزيره سيلان رخ داده است.
نحوه برگزاري جشن وساك:
پيروان بودا در سيلان شب چهاردهم ذيحجه هر سال را با چراغاني و نورافشاني در سطح شهر گرامي ميدارند. جوانان در اين شب در خيابانها به شادي و سرور ميپردازند و بزرگترها در معابد در مقابل بتهاي بودا، سر احترام فرود ميآورند و به راز و نياز و طلب آمرزش و هدايت مشغول ميشوند.
هنرمندان لوسترهاي توليد دست هنرمند خود را كه سمبل نور و هدايت و يادآور لحظة به اشراق و روشني رسيدن بوداست، را در معرض ديد عموم قرارميدهند. دستههاي مذهبي با ماسكهاي مختلف (حيوان، هيولا و...) در حالي كه شمعهاي بزرگي در دست ميگيرند، پايكوبان و رقصكنان گرد شهر ميچرخند و از معبدي به معبد ديگر ميروند.
دراين روز طبالان و نوازندگان با نواختن آهنگهاي محلي، شادي و شعف اين دستهها را مضاعف ميكنند. نت موسيقي آنها مفهوم خاصي ندارد و كسي چيزي از آن درك نميكند. آنها به تقليد از اجداد خود بر آلات موسيقي ميكوبند و تعدادي نيز همانند پردهخوانهاي مذهبي ايراني با برپاكردن تابلوهاي چندين متري كه نشانگر مقاطع مختلف چرخه زندگي بوداست، آن را براي افراد حاضر در محل، تشريح ميكنند.
متجددين غربزده نيز در گوشه و كنار با برپاكردن كنسرتهاي نيمه مدرن و دعوت از رقاصهها و خوانندگان مشهور، اين روز را گرامي ميدارند.
مردم در اين روزها كارتهاي تبريك با تصاوير بودا را خريده و براي يكديگر ارسال ميكنند. وساك براي عامه مردم چيزي بيش از يك جشن بزرگ كه همراه با رقصهاي سنتي و چراغاني معابد و معابر است، نيست. در حالي كه اين روز از ديد آگاهان دين، تفسير عميقي از نظام هستي و وجود انسان به عنوان تكامل يافتهترين موجود زمين است كه خود به تنهايي سرنوشت خير و شر خود را رقم ميزند و درد و رنج را براي خود ميآفريند يا از آن خلاصي مييابد.
طبق عقيده بودائيان، اين روز ارتباطي با خدا يا نجات دهنده (كه پيروان ديگر مذاهب به آن اعتقاد دارند) ندارد. روز وساك روز تولد «سدارته كتمه» يا «بودا» بهعنوان يك انسان درسال563 قبل ازميلاد مسيح است.
سدارته كتمه اين شاهزاده هندي با ترك علايق دنيوي و رياضت در همين روز در حالي كه زير درخت بودي (روشني) در حال مراقبه به سر ميبرد به روشني يا اشراق رسيد. او در اين روز به مقام بودايي، بالاترين مقام روحاني كه يك انسان ميتواند از طريق ترك علايق دنيوي بدان دست يابد رسيد.
از همين رو بودائيان، اين روز را روز احترام به بودا و درك آموزشهاي وي مبني بر والايي و برتري انسان ميدانند و معتقدند كه درك حقيقت زندگي به نفع خود و جامعه است.
بودائيان سريلانكايي به مواردي كه در بالا ذكر شد معتقد بوده و نيز بر اين باورند كه در اين روز اتفاقاتي در رابطه با جزيره سيلان رخ داده است.
نحوه برگزاري جشن وساك:
پيروان بودا در سيلان شب چهاردهم ذيحجه هر سال را با چراغاني و نورافشاني در سطح شهر گرامي ميدارند. جوانان در اين شب در خيابانها به شادي و سرور ميپردازند و بزرگترها در معابد در مقابل بتهاي بودا، سر احترام فرود ميآورند و به راز و نياز و طلب آمرزش و هدايت مشغول ميشوند.
هنرمندان لوسترهاي توليد دست هنرمند خود را كه سمبل نور و هدايت و يادآور لحظة به اشراق و روشني رسيدن بوداست، را در معرض ديد عموم قرارميدهند. دستههاي مذهبي با ماسكهاي مختلف (حيوان، هيولا و...) در حالي كه شمعهاي بزرگي در دست ميگيرند، پايكوبان و رقصكنان گرد شهر ميچرخند و از معبدي به معبد ديگر ميروند.
دراين روز طبالان و نوازندگان با نواختن آهنگهاي محلي، شادي و شعف اين دستهها را مضاعف ميكنند. نت موسيقي آنها مفهوم خاصي ندارد و كسي چيزي از آن درك نميكند. آنها به تقليد از اجداد خود بر آلات موسيقي ميكوبند و تعدادي نيز همانند پردهخوانهاي مذهبي ايراني با برپاكردن تابلوهاي چندين متري كه نشانگر مقاطع مختلف چرخه زندگي بوداست، آن را براي افراد حاضر در محل، تشريح ميكنند.
متجددين غربزده نيز در گوشه و كنار با برپاكردن كنسرتهاي نيمه مدرن و دعوت از رقاصهها و خوانندگان مشهور، اين روز را گرامي ميدارند.
مردم در اين روزها كارتهاي تبريك با تصاوير بودا را خريده و براي يكديگر ارسال ميكنند. وساك براي عامه مردم چيزي بيش از يك جشن بزرگ كه همراه با رقصهاي سنتي و چراغاني معابد و معابر است، نيست. در حالي كه اين روز از ديد آگاهان دين، تفسير عميقي از نظام هستي و وجود انسان به عنوان تكامل يافتهترين موجود زمين است كه خود به تنهايي سرنوشت خير و شر خود را رقم ميزند و درد و رنج را براي خود ميآفريند يا از آن خلاصي مييابد.
¦
Posted by
David
at
Friday, May 01, 2009
Labels: توریسم، خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
Labels: توریسم، خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
سلام دوستان
این روزها سریلانکا اوضاع سیاسی داخلی جالبی داره ! کلی آدم مهم میان و میرن و کلا جای جالبی شده !
امروز وزیر امور خارجه انگلستان و فرانسه اینجا هستند تا از دولت سریلانکا بخوان که جنگو متوقف کنه ! من نمیدونم که چرا اینا مخالف این جنگ هستند اما چیزی که برام جالبه اینه که همین جنگ و تجزیه طلبی هر روز بیشتر از دیروز این کشورو تضعیف میکنه .
اگر این جنگ تموم بشه میتونید روی این کشور به عنوان یک مالزی و یا حتی سنگاپور جدید حساب کنید .
مردم سخت کوشی داره و خیلی علاقه به پیشرفت دارند .
موقعیت جغرافیایی خوبی داره و جاذبه های گردشگری محشری داره و وقتی که جنگشون تموم بشه زود پیشرفت میکنند .
----------
این روزها یک سری پوستر ضد آمریکایی و ضد انگلیسی زدند به در و دیوار که جالبه !
ببینید :
این روزها سریلانکا اوضاع سیاسی داخلی جالبی داره ! کلی آدم مهم میان و میرن و کلا جای جالبی شده !
امروز وزیر امور خارجه انگلستان و فرانسه اینجا هستند تا از دولت سریلانکا بخوان که جنگو متوقف کنه ! من نمیدونم که چرا اینا مخالف این جنگ هستند اما چیزی که برام جالبه اینه که همین جنگ و تجزیه طلبی هر روز بیشتر از دیروز این کشورو تضعیف میکنه .
اگر این جنگ تموم بشه میتونید روی این کشور به عنوان یک مالزی و یا حتی سنگاپور جدید حساب کنید .
مردم سخت کوشی داره و خیلی علاقه به پیشرفت دارند .
موقعیت جغرافیایی خوبی داره و جاذبه های گردشگری محشری داره و وقتی که جنگشون تموم بشه زود پیشرفت میکنند .
----------
این روزها یک سری پوستر ضد آمریکایی و ضد انگلیسی زدند به در و دیوار که جالبه !
ببینید :
برای دیدن عکس بزرگتر روی تصویر کلیک کنید!
¦
Posted by
David
at
Thursday, April 16, 2009
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 1 نظر
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 1 نظر
مثلث فرهنگي
سه شهر "دامبولا"، "سيگيريا" و "پولوناروا" در سريلانكا به دليل قرار گرفتن در نزديكي يكديگر و نيز دارا بودن جاذبههاي گردشگري باستاني به "مثلث فرهنگي" اين كشور مشهور هستند.
چندين مكانهاي باستاني در اين سه شهر از سوي سازمان علمي، آموزشي و فرهنگي ملل متحد(يونسكو) به عنوان ميراث جهاني اعلام شدهاند.
علاوه بر آنها سه شهر "سينهاراجا"، "كندي" و "آنارداپورا" در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيدهاند.
دامبولا، سيگيريا، پولوناروا و كندي در مركز، آنورداپورا در شمال و سينهاراجا در جنوب سريلانكا قرار دارند.
دامبولا((Dambulla
شهر تاريخي "دامبولا" به خاطر قرار گرفتن معابد قديمي و معبد طلايي بودا در آن همواره مورد توجه گردشگران بوده است.
در صخره دامبولا پنج معبد غار مانند كه نخستين آن در قرن اول ميلادي ساخته شده است وجود دارد.
در اين معابد ۱۵۷مجسمه بودا و تعدادي از پادشاهان سريلانكا نگهداري ميشود.
علاوه بر آن تصاوير و نقاشيهايي در اين معابد وجود دارد كه زندگي بودا و بخشي از تاريخ سريلانكا را روايت ميكنند.
بلندترين مجسمه بودا به ارتفاع ۳۰متر نيز در اين شهر قرار دارد.
معبد طلايي دامبولا واقع در منطقه "ماتال"، مكاني زيارتي و بسيار مقدسي است كه در مدت ۲۲قرني كه از احداث آن ميگذرد همواره مورد احترام مردم اين كشور بوده است.
بدليل ويژگي منحصر به فرد اين معبد تاريخي و قدمت چند هزار ساله آن يونسكو اين معبد را در سال ۱۹۹۱ميلادي در فهرست ميراث جهاني خود قرار داد.
شهردامبولا آخرين پايتخت سريلانكا پيش ازآنكه اين كشور به دست انگليسيها در سال ۱۸۱۵ميلادي تصرف شود، بوده است.
اين شهر داراي باغهاي بسيار زيبايي است كه محصولات نظير ليمو، فلفل، دارچين و ادويهجات معطر در آن كشت ميشود.
سيگيريا((Sigiria
شهر سيگيريا در ۱۷۳كيلومتري كلمبو پايتخت سريلانكا واقع شده است.
در شهر سيگيريا قله رويايي "كوه شير"( (Lion Rockبا ۲۰۰متر ارتفاع قرار دارد.
بر روي اين قله، قلعه نظامي در زميني به مساحت يكهزار متر ساخته شده است كه براي رسيدن به آن بايد ۱۲۰۰پله طي شود.
اين قلعه نظامي در قرن پنجم ميلادي توسط پادشاهي به نام "كاسب" و براي مقابله با متجاوزان ساخته شده است.
وجود استراحتگاهها و نقاشيهاي به تصوير در آمده در برخي نقاط كوه سيگيريا، استخر بزرگ بر روي قله و باغهاي سرسبز و زيبا از ديگر نقاط جالب توجه در اين مكان باستاني برشمرده ميشوند.
هنرنمايي معمار طبيعت نيز به جذابيتهاي سيگيرا افزوده به اين نحوه كه در اطراف آن چندين تخته سنگ عظيم به شكل فيل( (Elephant Rockو يك تخته سنگ نيز مانند مار كبرا( (Cobra Rockنظر گردشگران را به خود جلب ميكند.
پولوناروا((Polonnaruwa
شهر تاريخي پولوناروا از قرن ۱۱تا ۱۳ميلادي پايتخت كشور سريلانكا بوده است.
چهار مجسمه بودا كه از صخره تراشيده شدهاند، از جمله مجسمه ۱۴متري "بوداي خوابيده" با چشماني نيمه باز و بالشتي بر زير سر و نيز مجسمه هفت "بوداي ايستاده" در اين شهر قرار دارند.
بر اساس يك تشريفات آييني، گردشگران براي مشاهده نزديك اين چهار مجسمه بايد با پاي برهنه در محوطه حاضر شوند و نيز نبايد به مجسمهها پشت كنند.
دانشگاه علوم ديني "آلاهانا" نيز با قدمتي ۸۰۰ساله در اين شهر قرار دارد.
اين دانشگاه كه همچنان روحانيون بودايي در آن تحصيل ميكنند از طرف يونسكو به عنوان ميراث جهاني ثبت شده است.
كندي ((Kandy
شهر زيباي كندي يكي از جذابترين مكانهاي گردشگري در سريلانكا محسوب ميشود.
اين شهر در ۱۲۰كيلومتري كلمبو پايتخت سريلانكا واقع شده است و ۱۲۰هزار نفر جمعيت دارد.
آب وهواي بسيار مناسب، ويژگيهاي طبيعي و خيرهكننده و نيز حضور پر تعداد گردشگران خارجي براي ديدن كندي اين شهر را به يكي از گرانترين شهرهاي سريلانكا تبديل كرده است.
شهر كندي همچنين بعنوان پايتخت قديم سريلانكا همواره مورد توجه گردشگران بوده است.
در اين شهر معبدي به نام "دالادا ماگي گاوا" وجود دارد كه دندان مقدس منسوب به بودا در آن نگهداري ميشود و به همين سبب اين معبد از قداست خاصي نزد بوداييان سريلانكا و جهان برخوردار است.
اين معبد در سال ۱۵۹۳ميلادي توسط يكي از پادشاهان سريلانكا ساخته شده و طي سالهاي بعد نيز بناهاي ديگري نيز به آن اضافه شده است.
در نزديكي اين معبد موزهاي وجود دارد كه پيكر موميايي شده فيلي عظيم الجثه در آن نگهداري ميشود.
اين موزه و نيز هزينه موميايي كردن اين فيل توسط يك فرد ثروتمند ۵۵سال پيش صورت گرفته است.
در اين موزه تصاويري از مراحل موميايي كردن اين فيل براي مشاهده مراجعه كنندگان نصب گرديده است.
از كندي به عنوان شهر جشنوارههاي باشكوه نيز نام برده ميشود.
در اين شهر سالانه چهار جشنواره برگزار ميشود كه جالب ترين آنها "اسالا" نام دارد.
در اين جشنواره كه به مدت چهارصد سال در شهر كندي برگزار ميشود، جايگاه و محفظهاي كه دندان منتسب به بودا در آن قرار دارد، به دور شهر گردانده ميشود.
مردم اين شهر نيز ضمن پوشيدن لباسهاي سنتي و حمل مشعل با شركت در اين جشنواره به شادماني ميپردازند.
حضور بيش از يكصد راس فيل تزيين شده شكوه خاصي به اين جشنواره سنتي ميدهد.
باغ سلطنتي در شهر كندي يكي از سه باغ مشهور در سريلانكا و از ديگر جاذبههاي گردشگري اين شهر است.
اين باغ زيبا در منطقه "پرادانيا" قرار دارد و مسووليت نگهداري آن بر عهده وزارت كشاورزي سريلانكا است.
همچنين در اين باغ درختاني كه توسط سران، رهبران و مقامات مختلف جهان در سفر به سريلانكا كاشته شدهاند، مشاهده ميشوند.
شهر كندي مركز خريد بهترين صنايع دستي، حكاكي، حجاري و صنايع چوبي و ظروف برنجي است.
ادامه دارد...
سه شهر "دامبولا"، "سيگيريا" و "پولوناروا" در سريلانكا به دليل قرار گرفتن در نزديكي يكديگر و نيز دارا بودن جاذبههاي گردشگري باستاني به "مثلث فرهنگي" اين كشور مشهور هستند.
چندين مكانهاي باستاني در اين سه شهر از سوي سازمان علمي، آموزشي و فرهنگي ملل متحد(يونسكو) به عنوان ميراث جهاني اعلام شدهاند.
علاوه بر آنها سه شهر "سينهاراجا"، "كندي" و "آنارداپورا" در فهرست ميراث جهاني يونسكو به ثبت رسيدهاند.
دامبولا، سيگيريا، پولوناروا و كندي در مركز، آنورداپورا در شمال و سينهاراجا در جنوب سريلانكا قرار دارند.
دامبولا((Dambulla
شهر تاريخي "دامبولا" به خاطر قرار گرفتن معابد قديمي و معبد طلايي بودا در آن همواره مورد توجه گردشگران بوده است.
در صخره دامبولا پنج معبد غار مانند كه نخستين آن در قرن اول ميلادي ساخته شده است وجود دارد.
در اين معابد ۱۵۷مجسمه بودا و تعدادي از پادشاهان سريلانكا نگهداري ميشود.
علاوه بر آن تصاوير و نقاشيهايي در اين معابد وجود دارد كه زندگي بودا و بخشي از تاريخ سريلانكا را روايت ميكنند.
بلندترين مجسمه بودا به ارتفاع ۳۰متر نيز در اين شهر قرار دارد.
معبد طلايي دامبولا واقع در منطقه "ماتال"، مكاني زيارتي و بسيار مقدسي است كه در مدت ۲۲قرني كه از احداث آن ميگذرد همواره مورد احترام مردم اين كشور بوده است.
بدليل ويژگي منحصر به فرد اين معبد تاريخي و قدمت چند هزار ساله آن يونسكو اين معبد را در سال ۱۹۹۱ميلادي در فهرست ميراث جهاني خود قرار داد.
شهردامبولا آخرين پايتخت سريلانكا پيش ازآنكه اين كشور به دست انگليسيها در سال ۱۸۱۵ميلادي تصرف شود، بوده است.
اين شهر داراي باغهاي بسيار زيبايي است كه محصولات نظير ليمو، فلفل، دارچين و ادويهجات معطر در آن كشت ميشود.
سيگيريا((Sigiria
شهر سيگيريا در ۱۷۳كيلومتري كلمبو پايتخت سريلانكا واقع شده است.
در شهر سيگيريا قله رويايي "كوه شير"( (Lion Rockبا ۲۰۰متر ارتفاع قرار دارد.
بر روي اين قله، قلعه نظامي در زميني به مساحت يكهزار متر ساخته شده است كه براي رسيدن به آن بايد ۱۲۰۰پله طي شود.
اين قلعه نظامي در قرن پنجم ميلادي توسط پادشاهي به نام "كاسب" و براي مقابله با متجاوزان ساخته شده است.
وجود استراحتگاهها و نقاشيهاي به تصوير در آمده در برخي نقاط كوه سيگيريا، استخر بزرگ بر روي قله و باغهاي سرسبز و زيبا از ديگر نقاط جالب توجه در اين مكان باستاني برشمرده ميشوند.
هنرنمايي معمار طبيعت نيز به جذابيتهاي سيگيرا افزوده به اين نحوه كه در اطراف آن چندين تخته سنگ عظيم به شكل فيل( (Elephant Rockو يك تخته سنگ نيز مانند مار كبرا( (Cobra Rockنظر گردشگران را به خود جلب ميكند.
پولوناروا((Polonnaruwa
شهر تاريخي پولوناروا از قرن ۱۱تا ۱۳ميلادي پايتخت كشور سريلانكا بوده است.
چهار مجسمه بودا كه از صخره تراشيده شدهاند، از جمله مجسمه ۱۴متري "بوداي خوابيده" با چشماني نيمه باز و بالشتي بر زير سر و نيز مجسمه هفت "بوداي ايستاده" در اين شهر قرار دارند.
بر اساس يك تشريفات آييني، گردشگران براي مشاهده نزديك اين چهار مجسمه بايد با پاي برهنه در محوطه حاضر شوند و نيز نبايد به مجسمهها پشت كنند.
دانشگاه علوم ديني "آلاهانا" نيز با قدمتي ۸۰۰ساله در اين شهر قرار دارد.
اين دانشگاه كه همچنان روحانيون بودايي در آن تحصيل ميكنند از طرف يونسكو به عنوان ميراث جهاني ثبت شده است.
كندي ((Kandy
شهر زيباي كندي يكي از جذابترين مكانهاي گردشگري در سريلانكا محسوب ميشود.
اين شهر در ۱۲۰كيلومتري كلمبو پايتخت سريلانكا واقع شده است و ۱۲۰هزار نفر جمعيت دارد.
آب وهواي بسيار مناسب، ويژگيهاي طبيعي و خيرهكننده و نيز حضور پر تعداد گردشگران خارجي براي ديدن كندي اين شهر را به يكي از گرانترين شهرهاي سريلانكا تبديل كرده است.
شهر كندي همچنين بعنوان پايتخت قديم سريلانكا همواره مورد توجه گردشگران بوده است.
در اين شهر معبدي به نام "دالادا ماگي گاوا" وجود دارد كه دندان مقدس منسوب به بودا در آن نگهداري ميشود و به همين سبب اين معبد از قداست خاصي نزد بوداييان سريلانكا و جهان برخوردار است.
اين معبد در سال ۱۵۹۳ميلادي توسط يكي از پادشاهان سريلانكا ساخته شده و طي سالهاي بعد نيز بناهاي ديگري نيز به آن اضافه شده است.
در نزديكي اين معبد موزهاي وجود دارد كه پيكر موميايي شده فيلي عظيم الجثه در آن نگهداري ميشود.
اين موزه و نيز هزينه موميايي كردن اين فيل توسط يك فرد ثروتمند ۵۵سال پيش صورت گرفته است.
در اين موزه تصاويري از مراحل موميايي كردن اين فيل براي مشاهده مراجعه كنندگان نصب گرديده است.
از كندي به عنوان شهر جشنوارههاي باشكوه نيز نام برده ميشود.
در اين شهر سالانه چهار جشنواره برگزار ميشود كه جالب ترين آنها "اسالا" نام دارد.
در اين جشنواره كه به مدت چهارصد سال در شهر كندي برگزار ميشود، جايگاه و محفظهاي كه دندان منتسب به بودا در آن قرار دارد، به دور شهر گردانده ميشود.
مردم اين شهر نيز ضمن پوشيدن لباسهاي سنتي و حمل مشعل با شركت در اين جشنواره به شادماني ميپردازند.
حضور بيش از يكصد راس فيل تزيين شده شكوه خاصي به اين جشنواره سنتي ميدهد.
باغ سلطنتي در شهر كندي يكي از سه باغ مشهور در سريلانكا و از ديگر جاذبههاي گردشگري اين شهر است.
اين باغ زيبا در منطقه "پرادانيا" قرار دارد و مسووليت نگهداري آن بر عهده وزارت كشاورزي سريلانكا است.
همچنين در اين باغ درختاني كه توسط سران، رهبران و مقامات مختلف جهان در سفر به سريلانكا كاشته شدهاند، مشاهده ميشوند.
شهر كندي مركز خريد بهترين صنايع دستي، حكاكي، حجاري و صنايع چوبي و ظروف برنجي است.
ادامه دارد...
¦
Posted by
David
at
Thursday, April 16, 2009
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، ببرهای تامیل، توریسم، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، ببرهای تامیل، توریسم، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
نبرد با ببرهاي تاميل مهمترين چالش سياسي در سريلانكا
مبارزه با سازمان شورشي و مسلح موسوم به ببرهاي آزاديبخش تاميل ايلام ( (Liberation Tigers of Tamil Eelamمهمترين چالش سياسي در سريلانكا است.
اين گروه شورشي در سال ۱۹۷۵ميلادي پس از اصلاح قانون اساسي سريلانكا در سال ۱۹۷۲ميلادي و در اعتراض به معرفي زبان سينهالي به عنوان زبان رسمي در اين كشور ظهور يافت و به مبارزه با دولت سريلانكا پرداخت.
ببرهاي تاميل براي دستيابي به سرزمين مستقل براي اقليت تاميلنشين در شمال سريلانكا كه ۲/۵ميليون تاميلي تبار را در خود جاي داده است مبارزه ميكند.
به ادعاي اين گروه، اقوام سينهالي كه اكثريت را در سريلانكا در اختيار دارند نسبت به اقوام تاميلي تبعيض قايل ميشوند.
ببرهاي تاميل همچنين ايالت مهم "جفنا" در شمال سريلانكا را تحت كنترل خود دارند.
سازمان ببرهاي آزاديبخش تاميل با ۳۴دفتر در كشورهاي جهان بويژه كشور هاي اروپايي و شش هزار كادر مسلح در امر قاچاق سلاح، نيروي انساني، مواد مخدر جمع آوري پول فعاليت دارند.
اقدامات خشن نظير بمبگذاري ها، عمليات انتحاري و فعاليتهاي تروريستي ببرهاي تاميل، محكوميت سازمانها، مجامع بينالمللي و كشورهاي بزرگ از جمله هند، ژاپن، آمريكا، كانادا، انگليس، آلمان را در پي داشته و اين سازمان اكنون به عنوان يك سازمان تروريستي شناخته ميشود.
بهرغم تلاشهاي بينالمللي و حمايت جهاني و نيز فشارهاي كشورهاي قدرتمند براي برقراري صلح در سريلانكا تاكنون اين امر محقق نشده است.
كارشناسان سياسي عدم توافق احزاب اصلي سريلانكا با يكديگر در مقابل ببرهاي تاميل و نيز عدول نكردن اين سازمان از مواضع خود مبني بر مبارزه جهت تاسيس دولت مستقل تاميل را دو عامل عمده در ادامه جنگ داخلي كه از زمان آغاز تا كنون ۷۰هزار كشته بر جاي گذاشته است ،عنوان ميكنند.
احزاب سياسي در سريلانكا
سياست يكي از اجزاي تشكيلدهنده زندگي مردم سريلانكا است و از اين امر به عنوان يكي از خصوصيات ملي آنان نام برده ميشود.
علاقهمندي مردم سريلانكا به سياست سبب بوجود آمدن احزاب و گروههاي مختلف سياسي در اين كشور شده است.
در سريلانكا دو حزب اصلي "متحد ملي" و "اتحاد ملي" و چند حزب مهم ديگر از حزب آزادي سوسياليستي سريلانكا(اس.اي.اف.اس.پي)، حزب دمكراتيك سريلانكا (اي.پي.پي)، جبهه خلق آزاديبخش(جي.وي.پي)، حزب سوسياليست(ال.اس.اس.پي)، حزب كمونيست(سي.پي)، حزب فدرال (اف.پي)، جبهه متحد خلق(ام.اف.پي)، كنگره تاميل(تي.سي) به فعاليت سياسي مشغول هستند.
قانون اساسي در سريلانكا
نخستين قانون اساسي سريلانكا در سال ۱۹۴۷ميلادي و پيش از استقلال اين كشور طرح ريزي شد.
در اولين انتخاباتي كه بر اساس قانون اساسي انجام گرفت آقاي "سنانايكه" به نخست وزيري انتخاب و با تشكيل هيات وزيران اختيارات سابق انگليس در زمينه امور خارجي و دفاع به مقامات سريلانكايي واگذار شد.
به موجب اين قانون اساسي،مقام تشريفاتي فرمانداري كل به نماينده پادشاه انگليس داده شد.
دومين قانون اساسي سريلانكا در سال ۱۹۷۲ميلادي به تصويب رسيد و بر اساس آن سريلانكا تبديل به يك كشور جمهوري شد و نام آن از "سيلان" به سريلانكا تغيير يافت.
بر اساس اين قانون اساسي، رييس جمهوري فاقد اختيارات بوده و قدرت در دست نخست وزير متمركز شد.
رييس جمهوري به جاي حكمران انگليس تعيين شد و بدين ترتيب سريلانكا به استقلال كامل دست يافت.
در سال ۱۹۷۷ميلادي با انجام اصلاحاتي در قانون اساسي،قدرت از مقام نخست وزيري به مقام رياست جمهوري انتقال يافت.
بر اساس قانون اساسي سريلانكا، رييس جمهوري اختيار دارد كه به عزل و نصب نخست وزير و ساير وزرا پرداخته و يا مسووليت و اداره هر وزارتخانه را به تشخيص و صلاحديد خود برعهده گيرد.
رييس جمهوري همچنين ميتواند مجلس را منحل و انتخابات جديد برگزار كند.
رسانههاي گروهي در سريلانكا
سريلانكا جزء آخرين كشورهاي آسيايي بود كه از شبكه تلويزيويي برخوردار شد و براي مدت ۱۰سال (از ۱۹۸۲تا ۱۹۹۲ميلادي)تنها دو شبكه تلويزيوني در اين كشور فعال بودند.
اما در فاصله سالهاي ۱۹۹۲تا ۱۹۹۴ميلادي چهار شبكه تلويزيوني ديگر به آنها اضافه گرديد و در حال حاضر اين كشور داراي شش شبكه تلويزيوني است كه يكي از آنها(روپاواهيني) دولتي است.
شبكه ديگري بنام "اي.تي.ان"(شبكه تلويزيوني مستقل) و چهار شبكه ديگر بنامهاي "ام.تي.وي"، "تي.ان.ال"، "اي.تي.وي ،"۱اي.وتي.وي "۲وابسته به شركتهاي خصوصي هستند.
سريلانكا جزءنخستين كشورهاي آسيايي بود كه در تاريخ ۲۲فوريه ۱۹۲۴ميلادي صاحب شبكه پخش راديويي شد.
شبكههاي راديويي و تلويزيوني در سريلانكا هماكنون گسترش فراواني يافته و شمار آنها به ۱۵شبكه ميرسد.
برنامه اغلب شبكههاي راديويي متنوع، مناسب و با فرهنگ و سنن و مذهب اكثريت بودايي، اقليتهاي هندو، مسلمان و مسيحي تهيه ميگردد.
اين شبكهها با توجه به تعدد زبان رسمي موجود برنامههاي خود را به زبان هاي سينهالي، انگليسي و تاميل تقيسمبندي نموده و علاوه بر برنامههاي عمومي ساعاتي از روز را به پخش برنامههاي مذهبي در اختيار مسلمانان، مسيحيان و هندوها قرار ميدهند.
راديو دولتي سريلانكا برنامههايي نيز به زبانهاي اردو، مالايا، هندي پخش ميكند.
شبكههاي راديويي خصوصي در سريلانكا نيز با تعقيب اهداف تجاري برنامه هاي خود را به زبانهاي سينهالي، انگليسي و تاميل پخش ميكنند.
اتحاديه روزنامههاي سيلان يا "ليك هاوس"، گروه مطبوعاتي "اوپايل" ( ،(opailگروه مطبوعاتي "ويجايا"( ،(Wijayaموسسه مطبوعاتي اكسپرس و گروه انتشاراتي ليدر پنج گروه عمده مطبوعاتي در سريلانكا را شامل ميشوند.
علاوه بر آنها موسسات و مراكز مطبوعاتي كوچك نيز روزنامه و مجلات متعددي را به صورت روزنامه، هفتهنامه و ماهنامه به زبانهاي سينهالي، و تاميل با موضوعات متنوع منتشر ميكنند.
سريلانكا همچنين داراي دو خبرگزاري است. خبرگزاري "لانكا پواث"(Puvath (Lankaكه آژانس خبري ملي كشور است و خبرگزاري ديگر "پرس تراست سيلان" ( (Press Trust of Cylonاست.
دفاتر اصلي اين دو خبرگزاري در شهر كلمبو واقع شده و شعباتي نيز در ديگر شهرهاي اين كشور دارند.
سريلانكا جزيرهاي براي تمام فصول
گوناگوني آب وهوايي در سريلانكا اين كشور را به"جزيرهاي براي تمام فصول" تبديل كرده است.
نزديكي سريلانكا به خط استوا سبب شده است كه فصول مختلف به معني واقعي در اين كشور مشاهدهنشود و درجه حرارت در تمام مدت سال در اين كشور تقريبا بين ۲۸تا ۳۲درجه سانتيگراد باشد.
نواحي جنوب و جنوب غربي سريلانكا داراي آب وهواي گرم و مرطوب و مناطق شمالي و شرقي اين جزيره گرم و خشك است.
آب وهواي نواحي مركزي سريلانكا كه كوهستاني است معتدل ميباشد.
سريلانكا همچنين در معرض وزش دو نوع باد موسمي قرار دارد كه نتيجه وزش چنين بادهايي اعتدال هوا و ريزش باران است.
سريلانكا كشوري با اسمهاي متفاوت
واژه سريلانكا در زبان سانسكريت به معناي "جزيره باشكوه" است.
در ادبيات برهمني نام اين كشور به نام "لانكا"( (Lankaو در يونان و رم باستان به نام "تاپ روبان"( (Taprobaneو تاجران و دريانوردان نيز اين كشور را "سيلان" و اعراب اين جزيره را سرانديب يا "سرانديبيتي" ميناميدند.
پرتغاليها نيز براي اين كشور نام "زيلان"( (Zaylanرا برگزيدند.
سرانجام اين كشور در سال ۱۹۷۲ميلادي به سريلانكا تغيير نام يافت.
ادامه دارد...
مبارزه با سازمان شورشي و مسلح موسوم به ببرهاي آزاديبخش تاميل ايلام ( (Liberation Tigers of Tamil Eelamمهمترين چالش سياسي در سريلانكا است.
اين گروه شورشي در سال ۱۹۷۵ميلادي پس از اصلاح قانون اساسي سريلانكا در سال ۱۹۷۲ميلادي و در اعتراض به معرفي زبان سينهالي به عنوان زبان رسمي در اين كشور ظهور يافت و به مبارزه با دولت سريلانكا پرداخت.
ببرهاي تاميل براي دستيابي به سرزمين مستقل براي اقليت تاميلنشين در شمال سريلانكا كه ۲/۵ميليون تاميلي تبار را در خود جاي داده است مبارزه ميكند.
به ادعاي اين گروه، اقوام سينهالي كه اكثريت را در سريلانكا در اختيار دارند نسبت به اقوام تاميلي تبعيض قايل ميشوند.
ببرهاي تاميل همچنين ايالت مهم "جفنا" در شمال سريلانكا را تحت كنترل خود دارند.
سازمان ببرهاي آزاديبخش تاميل با ۳۴دفتر در كشورهاي جهان بويژه كشور هاي اروپايي و شش هزار كادر مسلح در امر قاچاق سلاح، نيروي انساني، مواد مخدر جمع آوري پول فعاليت دارند.
اقدامات خشن نظير بمبگذاري ها، عمليات انتحاري و فعاليتهاي تروريستي ببرهاي تاميل، محكوميت سازمانها، مجامع بينالمللي و كشورهاي بزرگ از جمله هند، ژاپن، آمريكا، كانادا، انگليس، آلمان را در پي داشته و اين سازمان اكنون به عنوان يك سازمان تروريستي شناخته ميشود.
بهرغم تلاشهاي بينالمللي و حمايت جهاني و نيز فشارهاي كشورهاي قدرتمند براي برقراري صلح در سريلانكا تاكنون اين امر محقق نشده است.
كارشناسان سياسي عدم توافق احزاب اصلي سريلانكا با يكديگر در مقابل ببرهاي تاميل و نيز عدول نكردن اين سازمان از مواضع خود مبني بر مبارزه جهت تاسيس دولت مستقل تاميل را دو عامل عمده در ادامه جنگ داخلي كه از زمان آغاز تا كنون ۷۰هزار كشته بر جاي گذاشته است ،عنوان ميكنند.
احزاب سياسي در سريلانكا
سياست يكي از اجزاي تشكيلدهنده زندگي مردم سريلانكا است و از اين امر به عنوان يكي از خصوصيات ملي آنان نام برده ميشود.
علاقهمندي مردم سريلانكا به سياست سبب بوجود آمدن احزاب و گروههاي مختلف سياسي در اين كشور شده است.
در سريلانكا دو حزب اصلي "متحد ملي" و "اتحاد ملي" و چند حزب مهم ديگر از حزب آزادي سوسياليستي سريلانكا(اس.اي.اف.اس.پي)، حزب دمكراتيك سريلانكا (اي.پي.پي)، جبهه خلق آزاديبخش(جي.وي.پي)، حزب سوسياليست(ال.اس.اس.پي)، حزب كمونيست(سي.پي)، حزب فدرال (اف.پي)، جبهه متحد خلق(ام.اف.پي)، كنگره تاميل(تي.سي) به فعاليت سياسي مشغول هستند.
قانون اساسي در سريلانكا
نخستين قانون اساسي سريلانكا در سال ۱۹۴۷ميلادي و پيش از استقلال اين كشور طرح ريزي شد.
در اولين انتخاباتي كه بر اساس قانون اساسي انجام گرفت آقاي "سنانايكه" به نخست وزيري انتخاب و با تشكيل هيات وزيران اختيارات سابق انگليس در زمينه امور خارجي و دفاع به مقامات سريلانكايي واگذار شد.
به موجب اين قانون اساسي،مقام تشريفاتي فرمانداري كل به نماينده پادشاه انگليس داده شد.
دومين قانون اساسي سريلانكا در سال ۱۹۷۲ميلادي به تصويب رسيد و بر اساس آن سريلانكا تبديل به يك كشور جمهوري شد و نام آن از "سيلان" به سريلانكا تغيير يافت.
بر اساس اين قانون اساسي، رييس جمهوري فاقد اختيارات بوده و قدرت در دست نخست وزير متمركز شد.
رييس جمهوري به جاي حكمران انگليس تعيين شد و بدين ترتيب سريلانكا به استقلال كامل دست يافت.
در سال ۱۹۷۷ميلادي با انجام اصلاحاتي در قانون اساسي،قدرت از مقام نخست وزيري به مقام رياست جمهوري انتقال يافت.
بر اساس قانون اساسي سريلانكا، رييس جمهوري اختيار دارد كه به عزل و نصب نخست وزير و ساير وزرا پرداخته و يا مسووليت و اداره هر وزارتخانه را به تشخيص و صلاحديد خود برعهده گيرد.
رييس جمهوري همچنين ميتواند مجلس را منحل و انتخابات جديد برگزار كند.
رسانههاي گروهي در سريلانكا
سريلانكا جزء آخرين كشورهاي آسيايي بود كه از شبكه تلويزيويي برخوردار شد و براي مدت ۱۰سال (از ۱۹۸۲تا ۱۹۹۲ميلادي)تنها دو شبكه تلويزيوني در اين كشور فعال بودند.
اما در فاصله سالهاي ۱۹۹۲تا ۱۹۹۴ميلادي چهار شبكه تلويزيوني ديگر به آنها اضافه گرديد و در حال حاضر اين كشور داراي شش شبكه تلويزيوني است كه يكي از آنها(روپاواهيني) دولتي است.
شبكه ديگري بنام "اي.تي.ان"(شبكه تلويزيوني مستقل) و چهار شبكه ديگر بنامهاي "ام.تي.وي"، "تي.ان.ال"، "اي.تي.وي ،"۱اي.وتي.وي "۲وابسته به شركتهاي خصوصي هستند.
سريلانكا جزءنخستين كشورهاي آسيايي بود كه در تاريخ ۲۲فوريه ۱۹۲۴ميلادي صاحب شبكه پخش راديويي شد.
شبكههاي راديويي و تلويزيوني در سريلانكا هماكنون گسترش فراواني يافته و شمار آنها به ۱۵شبكه ميرسد.
برنامه اغلب شبكههاي راديويي متنوع، مناسب و با فرهنگ و سنن و مذهب اكثريت بودايي، اقليتهاي هندو، مسلمان و مسيحي تهيه ميگردد.
اين شبكهها با توجه به تعدد زبان رسمي موجود برنامههاي خود را به زبان هاي سينهالي، انگليسي و تاميل تقيسمبندي نموده و علاوه بر برنامههاي عمومي ساعاتي از روز را به پخش برنامههاي مذهبي در اختيار مسلمانان، مسيحيان و هندوها قرار ميدهند.
راديو دولتي سريلانكا برنامههايي نيز به زبانهاي اردو، مالايا، هندي پخش ميكند.
شبكههاي راديويي خصوصي در سريلانكا نيز با تعقيب اهداف تجاري برنامه هاي خود را به زبانهاي سينهالي، انگليسي و تاميل پخش ميكنند.
اتحاديه روزنامههاي سيلان يا "ليك هاوس"، گروه مطبوعاتي "اوپايل" ( ،(opailگروه مطبوعاتي "ويجايا"( ،(Wijayaموسسه مطبوعاتي اكسپرس و گروه انتشاراتي ليدر پنج گروه عمده مطبوعاتي در سريلانكا را شامل ميشوند.
علاوه بر آنها موسسات و مراكز مطبوعاتي كوچك نيز روزنامه و مجلات متعددي را به صورت روزنامه، هفتهنامه و ماهنامه به زبانهاي سينهالي، و تاميل با موضوعات متنوع منتشر ميكنند.
سريلانكا همچنين داراي دو خبرگزاري است. خبرگزاري "لانكا پواث"(Puvath (Lankaكه آژانس خبري ملي كشور است و خبرگزاري ديگر "پرس تراست سيلان" ( (Press Trust of Cylonاست.
دفاتر اصلي اين دو خبرگزاري در شهر كلمبو واقع شده و شعباتي نيز در ديگر شهرهاي اين كشور دارند.
سريلانكا جزيرهاي براي تمام فصول
گوناگوني آب وهوايي در سريلانكا اين كشور را به"جزيرهاي براي تمام فصول" تبديل كرده است.
نزديكي سريلانكا به خط استوا سبب شده است كه فصول مختلف به معني واقعي در اين كشور مشاهدهنشود و درجه حرارت در تمام مدت سال در اين كشور تقريبا بين ۲۸تا ۳۲درجه سانتيگراد باشد.
نواحي جنوب و جنوب غربي سريلانكا داراي آب وهواي گرم و مرطوب و مناطق شمالي و شرقي اين جزيره گرم و خشك است.
آب وهواي نواحي مركزي سريلانكا كه كوهستاني است معتدل ميباشد.
سريلانكا همچنين در معرض وزش دو نوع باد موسمي قرار دارد كه نتيجه وزش چنين بادهايي اعتدال هوا و ريزش باران است.
سريلانكا كشوري با اسمهاي متفاوت
واژه سريلانكا در زبان سانسكريت به معناي "جزيره باشكوه" است.
در ادبيات برهمني نام اين كشور به نام "لانكا"( (Lankaو در يونان و رم باستان به نام "تاپ روبان"( (Taprobaneو تاجران و دريانوردان نيز اين كشور را "سيلان" و اعراب اين جزيره را سرانديب يا "سرانديبيتي" ميناميدند.
پرتغاليها نيز براي اين كشور نام "زيلان"( (Zaylanرا برگزيدند.
سرانجام اين كشور در سال ۱۹۷۲ميلادي به سريلانكا تغيير نام يافت.
ادامه دارد...
¦
Posted by
David
at
Thursday, April 16, 2009
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، توریسم، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، توریسم، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
كشور سريلانكا طي سالهاي اخير توانسته است نام خود را در كنار كشورهاي معروف توريستي جهان به ثبت برساند.
اين كشور به لحاظ برخورداري از طبيعت زيبا، پاركهاي طبيعي، مناظر باستاني و فرهنگي با تمدن ۳هزار ساله همواره توجه گردشگران زيادي را به خود جلب كرده است.
صنعت گردشگري يكي از منابع ارزي سريلانكا محسوب ميشود و پس از نيروي كار، منسوجات و چاي مقام چهارم را داراست.
به عبارتي ديگر صنعت گردشگري، ۲۰درصد توليد ناخالص ملي در سريلانكا را تشكيل ميدهد.
آمارهاي موجود، نشان ميدهد كه ورود نزديك به ۶۰۰هزار گردشگر در سال به سريلانكا، نزديك به ۶۰۰ميليون دلار براي اين كشور در آمد در پي داشته است.
با اين حال صنعت گردشگري در سريلانكا هماكنون تحت تاثير دو عامل مهم با ركود قابل ملاحظهاي مواجه شده است.
جنگ داخلي چندين ساله شورشيان تاميل با دولت سريلانكا و نيز تشديد آن طي سالهاي اخير به عنوان عامل نخست ،ضربه سنگيني را به صنعت گردشگري اين كشور وارد كرده است.
همچنين گسترش دامنه اين درگيريها به مراكز عمومي و شهر كلمبو پايتخت اين كشور و افزايش احساس ناامني مانع از سفر گردشگران خارجي به اين كشور شده است.
اما بر اساس اعلام برخي منابعرسمي ، علي رغم وجود اين درگيريها تاكنون هيچ گردشگر خارجي صدمه نديده است و دو طرف درگير تلاش دارند از هرگونه اقدامي كه ممكن است صنعت گردشگري را در اين كشور به خطر اندازد، پرهيز ميكنند.
دومين عامل، وقوع سونامي ناشي از زمين لرزه پرقدرت در ۲۶دسامبر سال ۲۰۰۴ميلادي در اقيانوس هند خسارات سنگيني را به صنعت گردشگري سريلانكا وارد كرد.
اثرات مرگبار اين رويداد طبيعي و ترس از وقوع دوباره آن سبب شد تا برخي كشورها به اتباع خود براي سفر كردن به كشورهاي حاشيه اقيانوس هند از جمله سريلانكا هشدار جدي دهند.
مقامات گردشگري در سريلانكا هماكنون براي جبران خسارات به صنعت گردشگري ناشي از كاهش شمار گردشگران و رفع گمان ناامني در مورد اين كشور اقدامات قابل ملاحظهاي را در دستور كار خود قرار دادهاند.
يكي از اين اقدامات دعوت از نمايندگان رسانههاي جمعي برخي كشورها براي پوشش اخبار و معرفي جاذبههاي گردشگري سريلانكا است.
در همين چارچوب به تازگي گروهي از خبرنگاران كشورمان از جمله خبرنگار و عكاس خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا) به دعوت وزارت خارجه سريلانكا به اين كشور سفر كردند.
در مدت اين سفر فشرده يك هفتهاي برخي از مكانهاي باستاني و گردشگري سريلانكا مورد مشاهده گروه قرار گرفت.
گزارش پيش رو نگاهي گذرا به سريلانكا و برخي جاذبههاي گردشگري آن دارد:
جزيره سريلانكا با مساحت ۶۵هزار و ۶۲۵كيلومتر مربع در اقيانوس هند در منتهياليه آسياي جنوبي قرار دارد.
سريلانكا در فاصله ۱۹كيلومتري هند واقع و توسط تنگه "پالك" از اين كشور جدا شده است.
اين كشور با ۱۹/۶ميليون نفر جمعيت داراي ۱۹استان و ۲۵شهر بزرگ است.
شهر كلمبو پايتخت و يكي از مهمترين بنادر تجاري سريلانكا در غرب اين جزيره واقع گرديده است.
شهر "جاياوارداناپورا" در ۲۰كيلومتري شرق كلمبو نيز به عنوان پايتخت سياسي سريلانكا در نظر گرفته شده است.
"كندي"، "جفنا"، بندر "ترينكومالي"، "باتيكولا"، "پوتلام"، "دهي والا" ديگر شهرهاي مهم سريلانكا محسوب ميشوند.
"روپيه" واحد پول سريلانكا و ميانگين درآمد سالانه اين كشور ۱۰۱۰دلار است.
نيروي كار، منسوجات، چاي، گردشگري و سنگهاي قيمتي عمده صادرات سريلانكا را تشكيل ميدهند.
نزديك به ۹۰درصد از مردم سريلانكا نيز باسواد هستند.
تعطيلات رسمي در سريلانكا ۲۶روز است كه سه روز عيد سعيد فطر، عيد قربان و عيد ميلاد پيامبر(ص) نيز تعطيل رسمي اين كشور محسوب ميشوند.
اين كشور پس از چندين سال سلطه استعمارگران هلندي، پرتغالي و انگليسي در چهارم فوريه ۱۹۴۸ميلادي به استقلال دست يافت.
طبق قانون اساسي سريلانكا يك جمهوري سوسياليست دمكراتيك در اين كشور برقرار است.
دولت در واقع تلفيقي از سيستم رياست جمهوري و پارلماني است و رييس جمهوري به عنوان مقام اول كشور محسوب ميشود.
وي ضمن آنكه فرماندهي ارشد نيروهاي مسلح را بر عهده دارد، رييس دولت نيز محسوب ميشود.
انتخاب رييس جمهوري با آراي مردم و براي يك دوره شش ساله است.
رييس جمهوري همچنين مسووليت انتصاب رياست كابينه وزيران را كه متشكل از اعضاي پارلمان است ،بر عهده دارد.
نخست وزير معاون رييس جمهوري محسوب ميشود و رهبري حزب حاكم را در مجلس در اختيار دارد.
مجلس سريلانكا ۲۲۵نماينده دارد و دوره نمايندگي شش سال است.
رييس جمهوري از قدرت عزل و نصب نمايندگان مجلس پارلمان برخوردار است و اين توان را دارد كه حداقل يكسال پس از تشكيل مجلس آن را منحل كند.
"ماهيندرا راجپاكسه" رييس جمهوري كنوني سريلانكا در ۲۱نوامبر سال ۲۰۰۵ ميلادي در انتخابات رياست جمهوري به پيروزي دست يافت.
"راتناسيري ميكرماناياكه" نيز هم اكنون مقام نخست وزيري سريلانكا را بر عهده دارد.
"اصل بيطرفي" همواره در سياست خارجي سريلانكا مورد توجه قرار گرفته است و هم اكنون اصل عدم تعهد پايه اصلي سياست خارجي اين كشور را تشكيل ميدهد.
عدم دخالت در امور داخلي كشورها، عدم تجاوز و توسل به زور، احترام به حق حاكميت و تماميت ارضي و همزيستي مسالمت آميز از اصول سياست خارجي سريلانكا محسوب ميشود.
اين كشور در سال ۱۹۵۵ميلادي به عضويت سازمان ملل متحد در آمد.
سريلانكا همچنين درسازمانهايي نظير جنبش عدم تعهد(،(NAMسازمان بينالمللي انرژي اتمي( ،(IAEAاتحاديه همكاريهاي منطقهاي جنوب آسيا( ،(SAARKسازمان آموزشي، علمي و فرهنگي سازمان ملل( ،(UNESCOسازمان گردشگري جهاني(،(WTO سازمان بهداشت جهاني( (WHOعضويت دارد.
اقوام و نژادها در سريلانكا
در سريلانكا اقوام و نژادهاي گوناگوني زندگي ميكنند كه عبارتند از:
۱نژاد سينهالي( ،(Sinhaleseمهمترين نژاد در سريلانكا و حدود ۷۴درصد كل جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند.
سينهاليها از اقوام مردم آريايي هستند كه از شمال هند به سريلانكا مهاجرت كردند.
اقوام سنيهالي بيشتر در مركز و جنوب سريلانكا پراكنده هستند.
۲تاميليها( (Tamilsاز ديگر نژادهاي مهم در سريلانكا محسوب ميشوند و ۱۸ درصد جمعيت اين كشور را در بر ميگيرند.
تاميلها به دو دسته "تاميلهاي سيلاني"( (Ceylon Tamilsو تاميل هندي ( (Indian Tamilsتقسيم ميشوند.
اقوام تاميل كه بزرگترين اقليت نژادي در سريلانكا را تشكيل ميدهند بيشتر در ايالتهاي شمالي و شمال شرقي ساكن هستند.
"برگر"ها(" ،(Burghersاوراسيان"ها( ،(Eurasiansچينيها و "مالاي"ها نيز يك درصد جمعيت نژادي در سريلانكا را تشكيل ميدهند.
زبان مردم سريلانكا
زبان سينهالي در سريلانكا زبان رايج و رسمي است اما مردم اين كشور به زبانهاي تاميلي و انگليسي نيز صحبت ميكنند.
زبان تاميلي كه تاميلها و مسلمانان به آن تكلم ميكنند از زبانهاي كهن جهان است.
بالغ بر ۸۰ميليون نفر از تاميلها در هند، سنگاپور، برمه، اندونزي، ويتنام و برخي كشورهاي شرق آسيا به آن تكلم ميكنند.
زبان انگليسي نيز با توجه به حضور انگليسيها در گذشته اين كشور به عنوان زبان ارتباطي به رسميت شناخته شده و كاربرد نسبتا مهمي در سريلانكا دارد.
اديان در سريلانكا
طبق قانون اساسي سريلانكا "بوديسم" دين رسمي اين كشور است و بوداييان ۷۰درصد جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند.
پيروان مذهب هندو ۱۶درصد، مسيحيان ۷درصد و مسلمانان نيز ۷درصد كل جمعيت سريلانكا را شامل ميشوند.
صادرات و واردات سريلانكا
سيستم اقتصادي سريلانكا مبني بر اقتصاد آزاد برنامهريزي شده و سياست ترغيب و توسعه صادرات يكي از هدفهاي عمده سياست اقتصادي اين كشور است.
چاي، منسوجات، پوشاك، كائوچو، نارگيل، سنگهاي قيمتي، ادويهجات و قهوه منابع اصلي صادرات سريلانكا هستند.
بازارهاي عمده اين كشور انگليس، آمريكا، آلمان، بلژيك، ژاپن، هلند، فرانسه و كشورهاي آسياي ميانه هستند.
عمدهترين اقلام وارداتي اين كشور شامل كالاهاي مصرفي(غذا، نوشيدني، برنج، آرد،شكر) كالاهاي واسطهاي(نفت، كود ومواد شيميايي) و كالاهاي سرمايهگذاري (تجهيزات حمل ونقل، ماشين آلات و مواد ساختماني) كاغذ، تجهيزات پزشكي، دارويي و لوازم برقي است.
ژاپن، هند، هنگ كنگ، كرهجنوبي، تايوان و آمريكا منابع عمده وارداتي سريلانكا محسوب ميشوند.
ادامه دارد...
اين كشور به لحاظ برخورداري از طبيعت زيبا، پاركهاي طبيعي، مناظر باستاني و فرهنگي با تمدن ۳هزار ساله همواره توجه گردشگران زيادي را به خود جلب كرده است.
صنعت گردشگري يكي از منابع ارزي سريلانكا محسوب ميشود و پس از نيروي كار، منسوجات و چاي مقام چهارم را داراست.
به عبارتي ديگر صنعت گردشگري، ۲۰درصد توليد ناخالص ملي در سريلانكا را تشكيل ميدهد.
آمارهاي موجود، نشان ميدهد كه ورود نزديك به ۶۰۰هزار گردشگر در سال به سريلانكا، نزديك به ۶۰۰ميليون دلار براي اين كشور در آمد در پي داشته است.
با اين حال صنعت گردشگري در سريلانكا هماكنون تحت تاثير دو عامل مهم با ركود قابل ملاحظهاي مواجه شده است.
جنگ داخلي چندين ساله شورشيان تاميل با دولت سريلانكا و نيز تشديد آن طي سالهاي اخير به عنوان عامل نخست ،ضربه سنگيني را به صنعت گردشگري اين كشور وارد كرده است.
همچنين گسترش دامنه اين درگيريها به مراكز عمومي و شهر كلمبو پايتخت اين كشور و افزايش احساس ناامني مانع از سفر گردشگران خارجي به اين كشور شده است.
اما بر اساس اعلام برخي منابعرسمي ، علي رغم وجود اين درگيريها تاكنون هيچ گردشگر خارجي صدمه نديده است و دو طرف درگير تلاش دارند از هرگونه اقدامي كه ممكن است صنعت گردشگري را در اين كشور به خطر اندازد، پرهيز ميكنند.
دومين عامل، وقوع سونامي ناشي از زمين لرزه پرقدرت در ۲۶دسامبر سال ۲۰۰۴ميلادي در اقيانوس هند خسارات سنگيني را به صنعت گردشگري سريلانكا وارد كرد.
اثرات مرگبار اين رويداد طبيعي و ترس از وقوع دوباره آن سبب شد تا برخي كشورها به اتباع خود براي سفر كردن به كشورهاي حاشيه اقيانوس هند از جمله سريلانكا هشدار جدي دهند.
مقامات گردشگري در سريلانكا هماكنون براي جبران خسارات به صنعت گردشگري ناشي از كاهش شمار گردشگران و رفع گمان ناامني در مورد اين كشور اقدامات قابل ملاحظهاي را در دستور كار خود قرار دادهاند.
يكي از اين اقدامات دعوت از نمايندگان رسانههاي جمعي برخي كشورها براي پوشش اخبار و معرفي جاذبههاي گردشگري سريلانكا است.
در همين چارچوب به تازگي گروهي از خبرنگاران كشورمان از جمله خبرنگار و عكاس خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا) به دعوت وزارت خارجه سريلانكا به اين كشور سفر كردند.
در مدت اين سفر فشرده يك هفتهاي برخي از مكانهاي باستاني و گردشگري سريلانكا مورد مشاهده گروه قرار گرفت.
گزارش پيش رو نگاهي گذرا به سريلانكا و برخي جاذبههاي گردشگري آن دارد:
جزيره سريلانكا با مساحت ۶۵هزار و ۶۲۵كيلومتر مربع در اقيانوس هند در منتهياليه آسياي جنوبي قرار دارد.
سريلانكا در فاصله ۱۹كيلومتري هند واقع و توسط تنگه "پالك" از اين كشور جدا شده است.
اين كشور با ۱۹/۶ميليون نفر جمعيت داراي ۱۹استان و ۲۵شهر بزرگ است.
شهر كلمبو پايتخت و يكي از مهمترين بنادر تجاري سريلانكا در غرب اين جزيره واقع گرديده است.
شهر "جاياوارداناپورا" در ۲۰كيلومتري شرق كلمبو نيز به عنوان پايتخت سياسي سريلانكا در نظر گرفته شده است.
"كندي"، "جفنا"، بندر "ترينكومالي"، "باتيكولا"، "پوتلام"، "دهي والا" ديگر شهرهاي مهم سريلانكا محسوب ميشوند.
"روپيه" واحد پول سريلانكا و ميانگين درآمد سالانه اين كشور ۱۰۱۰دلار است.
نيروي كار، منسوجات، چاي، گردشگري و سنگهاي قيمتي عمده صادرات سريلانكا را تشكيل ميدهند.
نزديك به ۹۰درصد از مردم سريلانكا نيز باسواد هستند.
تعطيلات رسمي در سريلانكا ۲۶روز است كه سه روز عيد سعيد فطر، عيد قربان و عيد ميلاد پيامبر(ص) نيز تعطيل رسمي اين كشور محسوب ميشوند.
اين كشور پس از چندين سال سلطه استعمارگران هلندي، پرتغالي و انگليسي در چهارم فوريه ۱۹۴۸ميلادي به استقلال دست يافت.
طبق قانون اساسي سريلانكا يك جمهوري سوسياليست دمكراتيك در اين كشور برقرار است.
دولت در واقع تلفيقي از سيستم رياست جمهوري و پارلماني است و رييس جمهوري به عنوان مقام اول كشور محسوب ميشود.
وي ضمن آنكه فرماندهي ارشد نيروهاي مسلح را بر عهده دارد، رييس دولت نيز محسوب ميشود.
انتخاب رييس جمهوري با آراي مردم و براي يك دوره شش ساله است.
رييس جمهوري همچنين مسووليت انتصاب رياست كابينه وزيران را كه متشكل از اعضاي پارلمان است ،بر عهده دارد.
نخست وزير معاون رييس جمهوري محسوب ميشود و رهبري حزب حاكم را در مجلس در اختيار دارد.
مجلس سريلانكا ۲۲۵نماينده دارد و دوره نمايندگي شش سال است.
رييس جمهوري از قدرت عزل و نصب نمايندگان مجلس پارلمان برخوردار است و اين توان را دارد كه حداقل يكسال پس از تشكيل مجلس آن را منحل كند.
"ماهيندرا راجپاكسه" رييس جمهوري كنوني سريلانكا در ۲۱نوامبر سال ۲۰۰۵ ميلادي در انتخابات رياست جمهوري به پيروزي دست يافت.
"راتناسيري ميكرماناياكه" نيز هم اكنون مقام نخست وزيري سريلانكا را بر عهده دارد.
"اصل بيطرفي" همواره در سياست خارجي سريلانكا مورد توجه قرار گرفته است و هم اكنون اصل عدم تعهد پايه اصلي سياست خارجي اين كشور را تشكيل ميدهد.
عدم دخالت در امور داخلي كشورها، عدم تجاوز و توسل به زور، احترام به حق حاكميت و تماميت ارضي و همزيستي مسالمت آميز از اصول سياست خارجي سريلانكا محسوب ميشود.
اين كشور در سال ۱۹۵۵ميلادي به عضويت سازمان ملل متحد در آمد.
سريلانكا همچنين درسازمانهايي نظير جنبش عدم تعهد(،(NAMسازمان بينالمللي انرژي اتمي( ،(IAEAاتحاديه همكاريهاي منطقهاي جنوب آسيا( ،(SAARKسازمان آموزشي، علمي و فرهنگي سازمان ملل( ،(UNESCOسازمان گردشگري جهاني(،(WTO سازمان بهداشت جهاني( (WHOعضويت دارد.
اقوام و نژادها در سريلانكا
در سريلانكا اقوام و نژادهاي گوناگوني زندگي ميكنند كه عبارتند از:
۱نژاد سينهالي( ،(Sinhaleseمهمترين نژاد در سريلانكا و حدود ۷۴درصد كل جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند.
سينهاليها از اقوام مردم آريايي هستند كه از شمال هند به سريلانكا مهاجرت كردند.
اقوام سنيهالي بيشتر در مركز و جنوب سريلانكا پراكنده هستند.
۲تاميليها( (Tamilsاز ديگر نژادهاي مهم در سريلانكا محسوب ميشوند و ۱۸ درصد جمعيت اين كشور را در بر ميگيرند.
تاميلها به دو دسته "تاميلهاي سيلاني"( (Ceylon Tamilsو تاميل هندي ( (Indian Tamilsتقسيم ميشوند.
اقوام تاميل كه بزرگترين اقليت نژادي در سريلانكا را تشكيل ميدهند بيشتر در ايالتهاي شمالي و شمال شرقي ساكن هستند.
"برگر"ها(" ،(Burghersاوراسيان"ها( ،(Eurasiansچينيها و "مالاي"ها نيز يك درصد جمعيت نژادي در سريلانكا را تشكيل ميدهند.
زبان مردم سريلانكا
زبان سينهالي در سريلانكا زبان رايج و رسمي است اما مردم اين كشور به زبانهاي تاميلي و انگليسي نيز صحبت ميكنند.
زبان تاميلي كه تاميلها و مسلمانان به آن تكلم ميكنند از زبانهاي كهن جهان است.
بالغ بر ۸۰ميليون نفر از تاميلها در هند، سنگاپور، برمه، اندونزي، ويتنام و برخي كشورهاي شرق آسيا به آن تكلم ميكنند.
زبان انگليسي نيز با توجه به حضور انگليسيها در گذشته اين كشور به عنوان زبان ارتباطي به رسميت شناخته شده و كاربرد نسبتا مهمي در سريلانكا دارد.
اديان در سريلانكا
طبق قانون اساسي سريلانكا "بوديسم" دين رسمي اين كشور است و بوداييان ۷۰درصد جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند.
پيروان مذهب هندو ۱۶درصد، مسيحيان ۷درصد و مسلمانان نيز ۷درصد كل جمعيت سريلانكا را شامل ميشوند.
صادرات و واردات سريلانكا
سيستم اقتصادي سريلانكا مبني بر اقتصاد آزاد برنامهريزي شده و سياست ترغيب و توسعه صادرات يكي از هدفهاي عمده سياست اقتصادي اين كشور است.
چاي، منسوجات، پوشاك، كائوچو، نارگيل، سنگهاي قيمتي، ادويهجات و قهوه منابع اصلي صادرات سريلانكا هستند.
بازارهاي عمده اين كشور انگليس، آمريكا، آلمان، بلژيك، ژاپن، هلند، فرانسه و كشورهاي آسياي ميانه هستند.
عمدهترين اقلام وارداتي اين كشور شامل كالاهاي مصرفي(غذا، نوشيدني، برنج، آرد،شكر) كالاهاي واسطهاي(نفت، كود ومواد شيميايي) و كالاهاي سرمايهگذاري (تجهيزات حمل ونقل، ماشين آلات و مواد ساختماني) كاغذ، تجهيزات پزشكي، دارويي و لوازم برقي است.
ژاپن، هند، هنگ كنگ، كرهجنوبي، تايوان و آمريكا منابع عمده وارداتي سريلانكا محسوب ميشوند.
ادامه دارد...
¦
Posted by
David
at
Monday, April 13, 2009
Labels: ایران امروز، تحصیل خارج از کشور، حقوق انسان، خاطرات، زندگی در خارج از کشور، شخصی، غربت و دلتنگی، مادر، مهاجرت ¦ 0 نظر
Labels: ایران امروز، تحصیل خارج از کشور، حقوق انسان، خاطرات، زندگی در خارج از کشور، شخصی، غربت و دلتنگی، مادر، مهاجرت ¦ 0 نظر
سلام دوستان
میدونم که تعداد کسانی که این وبلاگ رو میخونند از تعداد انگشت های دست هم کمتره اما من مینویسم تا بمونه !
همیشه این سوال برای من مطرح بوده که رفتن درسته یا موندن ؟
کدوم راه بهتریه ؟ آیا اگه بریم ، بهشت برین و دنیای آرمانی در انتظارمونه ؟ آیا رفتن درسته ؟ اصلا بمونم یا برم ؟ اگه رفتم برگرد یا نه !؟
خب جواب دادن به این سوال ها ساده نیست . یعنی حداقل میشه گفت که نمیشه برای همه یه نسخه واحد پیچید.
باید فکر کرد که از رفتن چی میخوایم ؟
هدف چیه ؟
و اینکه آیا پوستمون اونقدر کلفت هست که سختی ها رو تاب بیاریم ؟
من دو سه ماهه که از ایران خارج شدم . هدفم هم اینه که بتونم جایی باشم که حقوق انسانی داشته باشم . یعنی حداقل حقوقی مثل مساوات در برابر قانون ؛ امنیت ، احترام و درآمد خوب و مناسب و محیطی خوب برای زندگی و تشکیل خانواده .
خوب با این شرایط فکر میکنم این 3-4 سال سختی رو میتونم تحمل کنم و تو این شرایط سخت زندگی کنم تا به ساحل آرامش برسم .
ولی اصلا راحت نیست . همه چیزو نمیشه گفت ولی اصلا ساده نیست .
دلم حتی برا چیزایی که متنفر بودم ازشون هم تنگ شده !
اصلا ساده نیست ، اصلا
اینا رو بخونید و بعد تصمیم بگیرید !
میدونم که تعداد کسانی که این وبلاگ رو میخونند از تعداد انگشت های دست هم کمتره اما من مینویسم تا بمونه !
همیشه این سوال برای من مطرح بوده که رفتن درسته یا موندن ؟
کدوم راه بهتریه ؟ آیا اگه بریم ، بهشت برین و دنیای آرمانی در انتظارمونه ؟ آیا رفتن درسته ؟ اصلا بمونم یا برم ؟ اگه رفتم برگرد یا نه !؟
خب جواب دادن به این سوال ها ساده نیست . یعنی حداقل میشه گفت که نمیشه برای همه یه نسخه واحد پیچید.
باید فکر کرد که از رفتن چی میخوایم ؟
هدف چیه ؟
و اینکه آیا پوستمون اونقدر کلفت هست که سختی ها رو تاب بیاریم ؟
من دو سه ماهه که از ایران خارج شدم . هدفم هم اینه که بتونم جایی باشم که حقوق انسانی داشته باشم . یعنی حداقل حقوقی مثل مساوات در برابر قانون ؛ امنیت ، احترام و درآمد خوب و مناسب و محیطی خوب برای زندگی و تشکیل خانواده .
خوب با این شرایط فکر میکنم این 3-4 سال سختی رو میتونم تحمل کنم و تو این شرایط سخت زندگی کنم تا به ساحل آرامش برسم .
ولی اصلا راحت نیست . همه چیزو نمیشه گفت ولی اصلا ساده نیست .
دلم حتی برا چیزایی که متنفر بودم ازشون هم تنگ شده !
اصلا ساده نیست ، اصلا
اینا رو بخونید و بعد تصمیم بگیرید !
¦
Posted by
David
at
Tuesday, March 31, 2009
Labels: تحصیل خارج از کشور، خاطرات، دوستی، زندگی در خارج از کشور، شخصی، غربت و دلتنگی، مادر، مهاجرت ¦ 1 نظر
Labels: تحصیل خارج از کشور، خاطرات، دوستی، زندگی در خارج از کشور، شخصی، غربت و دلتنگی، مادر، مهاجرت ¦ 1 نظر
سلام
میدونم که نباید زیاد از چیزای بد بنویسم اما چه کنم که اینجا همش چیزهای بد برای ما اتفاق می افته !
دیروز با دوستم رفتیم رستوران و جای همه دوستان رو هم خالی کردیم .
خلاصه رفتیم رستوران و به سفارش این دوستمون که اهل مالدیو هم هست ، یک غذای اصیل سریلانکایی سفارش دادیم و شروع کردیم به خوردن !
همون حین خوردن بود که کاملا دگرگون شدم و از چشم و بینی من آب میومد .
منم هر طوری بود این غذای بسیار تند رو تموم کردم و اومدم خونه !
حالا مگه این سردرد ما رو ول میکرد !!
تا شب که سردرد داشتم و این سردرد مارو جر داد :دی
بعد هم تا صبح گلاب به روتون حالت تهوع و استفراغ و سردرد مرگ بار !
خلاصه اینکه امروز دانشگاه نرفتم و تا حدود 5 بعد از ظهر حالم خراب بود تا اینکه یواش یواش از حدود 5 دیگه حالم رو به بهبود رفت و الان نسبتا بهترم .
اما این تنهایی بد دردیه ها ! خیلی بد دردیه !
یه روزی من قدر چیزهایی رو که داشتم ، ندونستم .
قدر مامان و خانواده مهربونمو . حالا تو این غربت حتی یکی نیست که وقتی مریش میشم یه لیوان آب بده دستم . دیگه پرستاری و دارو دادن جای خودش ! مامان ، عاشقتم . نه به خاطر اینکه حالا که تو سختی افتادم فدرتو بدونم بلکه به خاطر اینکه حالا فهمیدم که عشق خالص و واقعی معنیش چیه !
میدونید ، هر کسی یه طوریه و من جوری هستم که نمیتونم بدون عشق باشم .
یعنی اینکه دیگه به سنی رسیدم که این نیاز دوست داشتن و دوست داشته شدن داره تمام وجودمو میگیره .
کاش میتونستم تغییراتی در گذشته بدم ! اما حیف که نمیشه !
زندگی پیچیده است و ما آدمها هم هر روز پیچیده ترش میکنیم و تفاله امروز رو برای فرداها باقی میگذاریم !
بیچاره نسل های بعد !
میدونم که نباید زیاد از چیزای بد بنویسم اما چه کنم که اینجا همش چیزهای بد برای ما اتفاق می افته !
دیروز با دوستم رفتیم رستوران و جای همه دوستان رو هم خالی کردیم .
خلاصه رفتیم رستوران و به سفارش این دوستمون که اهل مالدیو هم هست ، یک غذای اصیل سریلانکایی سفارش دادیم و شروع کردیم به خوردن !
همون حین خوردن بود که کاملا دگرگون شدم و از چشم و بینی من آب میومد .
منم هر طوری بود این غذای بسیار تند رو تموم کردم و اومدم خونه !
حالا مگه این سردرد ما رو ول میکرد !!
تا شب که سردرد داشتم و این سردرد مارو جر داد :دی
بعد هم تا صبح گلاب به روتون حالت تهوع و استفراغ و سردرد مرگ بار !
خلاصه اینکه امروز دانشگاه نرفتم و تا حدود 5 بعد از ظهر حالم خراب بود تا اینکه یواش یواش از حدود 5 دیگه حالم رو به بهبود رفت و الان نسبتا بهترم .
اما این تنهایی بد دردیه ها ! خیلی بد دردیه !
یه روزی من قدر چیزهایی رو که داشتم ، ندونستم .
قدر مامان و خانواده مهربونمو . حالا تو این غربت حتی یکی نیست که وقتی مریش میشم یه لیوان آب بده دستم . دیگه پرستاری و دارو دادن جای خودش ! مامان ، عاشقتم . نه به خاطر اینکه حالا که تو سختی افتادم فدرتو بدونم بلکه به خاطر اینکه حالا فهمیدم که عشق خالص و واقعی معنیش چیه !
میدونید ، هر کسی یه طوریه و من جوری هستم که نمیتونم بدون عشق باشم .
یعنی اینکه دیگه به سنی رسیدم که این نیاز دوست داشتن و دوست داشته شدن داره تمام وجودمو میگیره .
کاش میتونستم تغییراتی در گذشته بدم ! اما حیف که نمیشه !
زندگی پیچیده است و ما آدمها هم هر روز پیچیده ترش میکنیم و تفاله امروز رو برای فرداها باقی میگذاریم !
بیچاره نسل های بعد !
¦
Posted by
David
at
Friday, March 27, 2009
Labels: توریسم، سریلانکا، سیلان، قله حضرت آدم (ع)، کلمبو، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
Labels: توریسم، سریلانکا، سیلان، قله حضرت آدم (ع)، کلمبو، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
کوه به عنوان سمبل بزرگی ومقاومت ، نه تنها در ادبیات و افسانه ها و فرهنگ عامه مردم، بلکه در مذاهب مختلف توحیدی و آئین های غیر توحیدی نیز از جایگاه ویژه ای برخورداراست. کوه سینا محل نزول وحی به حضرت موسی(ع) است وکوه المپوس نمادی از خانۀ افسانه ای خدایان یونان باستان و بالاخره جبل الرحمه ، کوه نور، کوه احد و ... که دراعتقاد مسلمانان از قداست خاصی برخوردارند. در قرآن مجید، ازکوه ها به عنوان اوتاد (میخ ها ) نام برده شده است .
قلۀ آدم Adam’s peak در کوه 2300 متری راهون واقع در جنوب سریلانکا از جمله کوه های مقدسی است که بین پیروان مذاهب مختلف جایگاه ویژه ای دارد . بوداییان این کوه را به عنوان سری پادا (جای پای بودا ) ستایش می کنند . هندوان معتقدند این محل جای پای شیوا(يكي از خدايان هندي) است و به آن احترام می گذارند . مسیحیان آن را جای پای حضرت آدم(ع) می دانند. مسلمانان محلی سریلانکا نیز اعتقاد دارند که خداوند حضرت آدم(ع) را پس رانده شدن از بهشت و هبوط به زمین در این مکان بر روی یک پا ایستانيد تا توبه اش پذیرفته شود، لذا این اثرجای پای حضرت آدم (ع) است. حقیقت اعتقادات این ادیان چهارگانه (که هر کدام در سریلانکا پیروانی دارند )هر چه باشد ، این کوه محل تلاقی اعتقاد مشترک آنان مبني بر قداست این محل است .
قلۀ آدم Adam’s peak در کوه 2300 متری راهون واقع در جنوب سریلانکا از جمله کوه های مقدسی است که بین پیروان مذاهب مختلف جایگاه ویژه ای دارد . بوداییان این کوه را به عنوان سری پادا (جای پای بودا ) ستایش می کنند . هندوان معتقدند این محل جای پای شیوا(يكي از خدايان هندي) است و به آن احترام می گذارند . مسیحیان آن را جای پای حضرت آدم(ع) می دانند. مسلمانان محلی سریلانکا نیز اعتقاد دارند که خداوند حضرت آدم(ع) را پس رانده شدن از بهشت و هبوط به زمین در این مکان بر روی یک پا ایستانيد تا توبه اش پذیرفته شود، لذا این اثرجای پای حضرت آدم (ع) است. حقیقت اعتقادات این ادیان چهارگانه (که هر کدام در سریلانکا پیروانی دارند )هر چه باشد ، این کوه محل تلاقی اعتقاد مشترک آنان مبني بر قداست این محل است .
قله آدم دارای بیش از 2300 متر ارتفاع است و حتی از کلمبو پایتخت سریلانکا نیز مشهورتر است . فرو رفتگی صخره در قله آن ، نمایانگر جای پای بزرگی به ابعاد حدود یک متر در دو متر می باشد و از روزگاران کهن این محل به عنوان زیارتگاه پیروان مذاهب مختلف به شمار می رفته كه همه ساله دهها هزارنفرازاقشار مختلف مردم با اعتقادات گوناگون بدور از اختلاف های عقیدتی ، با قلبی آکنده از عشق وایمان و محبت ، ذکرگویان از دامنه کوه با پایی برهنه به سمت قله ره می پیمایند. به علت کوهستانی و جنگلی بودن مسیر حرکت و وجود حیوانات وحشی و مه غلیظ و بارانهای شدید موسمی، ایام زیارتی قله آدم (ع) فقط فصل خاصی از سال را در برمی گیرد که معمولا از ماه دسامبر (آذرماه) آغاز وتا اوایل آوریل (فروردین ماه) ادامه می یابد .
در ابتدا، راه رسیدن به قله خیلی ناهموار بود ، ولی در اثر رفت وآمد هاي بسيار مسیرهای بهتر و آسانتری نیز شناخته شد .
در حال حاضر سه راه برای رسیدن به قله مورد استفاده قرار می گیرد :
1- راهی که ازشهر هتن (Hottan) آغاز وبا گذر از روستاهای کوهستانی به قله می رسد.
2- راهی که ازشهرراتناپورآغاز وبا گذرازروستاهای گیلیمالد و پالاباتگاله به قله ختم میشود.
3- مسیری که از کورووتیا شروع وبه قله منتهی می گردد.
بهترین راهی که در حال حاضر اغلب زائرین ازآن استفاده می کنند مسیر شماره یک است که عموما از میان باغ های چای عبور می کند .
راهی که از شهر رانتاپورا آغاز می شود معمولا از میان جنگل هایی عبور می کند که حیوانات وحشی از قبیل خرس ، شیر ، یوزپلنگ و ....در آنجا یافت می شود و قسمتی از آن نیز از کنارجنگل معروف باران سریلانکا (Virgin Rain ) می گذرد . این راه اگرچه دارای استراحتگاه های متعددی است ، ولی راه دشواري است. طبیعت سبز و جادویی منطقه، موسیقی افسونگر آبشارها و جویبارها ، نغمات آسمانی و گوش نواز پرندگان هر زائر و مسافری را به لذتی مدام و مستدام می برد و مسحور می کند.
زائرینی که از این راه استفاده می کنند، در مسیر خود از کنار معبدی ژاپنی عبور می کنند. هر روز صبح با طلوع خورشید ، یک روحانی ژاپنی همراه با خواندن سرودهای مذهبی طبل بزرگ خود را به صدا در می آورد و در کنار او روحانی دیگر با کوبیدن طبل های کوچکتر او را همراهی می کند .
صدای طبل از پایین کوه و صدای زنگ معبد قله آدم (ع) از بالای کوه درهم آمیخته و در کوهستان های اطراف می پیچد و پژواک آن هارمونی زیبا و شنیدنی را به وجود می آورد که هر شنونده ای را مبهوت و حیرت زده نموده و به لحظاتي معنوي و دل انگيز مي برد كه خاطره آن براي سالیان سال در ذهنش باقی می ماند.
براساس گفته برخی، بهترین مسیری که در حال حاضر برای صعود به قله استفاده می شود، سال ها پیش توسط زائرین ایرانی کشف شده که در آن زمان نام این مسیر را "راه صلواتی" گذاشته اند.
امروزه زائرین با استفاده از وسیله نقلیه ، خود را به معبد صلح می رسانند ، ولی از آنجا به بعد مجبورند که با پای پیاده عازم قله شوند ودر طول مسیر ، پله های متعددی را طی کنند که در دل کوه وصخره ها کنده شده اند .
جایگاه بعدی محلی است به نام « سیتاگانگولا »( Seetha Gangula) که درآن چشمه آب زلال وسردی وجود دارد زایرین در آن چشمه ، شستشو مي نمايند ،لباس پاکیزه و سفید می پوشند و سكه هايي كه براي نذر آورده اند در آب چشمه شسته و آماده زیارت جای پای حضرت آدم (ع) می شوند. پس از طی مسافتی به محل باریک و شکاف مانندی می رسند که فقط یک نفر می تواند از آن عبور کند بعد از آن شیب تندی وجود دارد که بالا رفتن از آن کار سخت وطاقت فرسایی است. طول مسیر پیاده روی حدود 5/6 کیلومتر است و زائرین هرچه به مکان مقدس نزدیک ترمی شوند حالت معنوی بیشتری به خود می گیرند. از سخنان نابجا پرهیز می کنند و به تکرار ذکر و دعا می پردازند. آنان به هنگام حرکت به سمت قله وقتی از کنار ديگرزائران عبور می کنند این سرود را مي خوانند:" امیدواریم الطاف خداوند متعال شامل حال شما شود ، ای کسانی که در حال پایین آمدن ( یا بالا رفتن) هستید."
در آخرین نقطه مسیر و در نوک قله یک سکوی بزرگ و هموار وجود دارد. در یک طرف سکوچراغی است که در طول سال همیشه با استفاده از روغن نارگیل روشن نگاه داشته میشود. روغن این چراغ بوسیله نذرو نیاز زائرین تامین می شود.اغلب مردم برای ادای مناسک مخصوص گرد این چراغ جمع می شوند و پس از پایان زیارت با به صدا درآوردن زنگ بزرگی پایان مراسم را اعلام می كنند.
زیارت کنندگان برای در امان بودن از گرمازدگی اغلب شبانه به سمت قله صعود می کنند و پس از زیارت نیزحدود دو ساعت در بالای کوه به انتظار طلوع خورشید که منظره ای بدیع، زیبا و وصف ناپذیر دارد می نشینند.
باد شمال شرقی- که در این فصل می وزد- منظره ای زیبایی از حرکت ابرهای سفید را در پایین قله به وجود می آورد . به هنگام تابش اولین اشعه خورشید ابرها به صورت مثلثی شکل مشاهده می شوند. این منظره زیبا در سه مرحله تکامل یافته و تا حدود نیم ساعت در افق نمایان است بطوریکه هر بیننده ای تصور می کند که خورشید سه بار طلوع می کند. چون ابتدا خورشید به رنگ صورتی کم رنگ است و پس از چند دقیقه به صورت یک گوی آتشین قرمز رنگ در می آید و در نهایت به رنگ طلایی تبدیل می شود.
پس از طلوع کامل خورشید سایه آبی رنگ کوه مقدس بر روی کوههای مجاور می افتد و مردم عادی این پرتوافکنی و تششعات زیبا را ناشی از سنگ های گرانبهای زیادی می دانند که در دل این کوه نهفته است.
اعتقاد مسلمانان نسبت به کوه راهون
همانگونه که پیشتر اشاره شد اکثر مسلمانان محلی نسبت به این کوه احترام خاصی قائلند و در فصل زیارت همراه با پیروان ادیان دیگر برای زیارت جای پای حضرت آدم (ع) راهی این قله می گردند. آنان با استناد به روایات و کتب تاریخی بر صحیح بودن جای پای حضرت آدم تاکید می ورزند. مرحوم سید اختر امام ، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه" پرونیا" در مقاله ای تحت عنوان «روابط تاریخی بین ایران و سیلان» با استناد به روایتی از تاریخ ابن اثیر نقل می کند که حضرت علی(ع) فرمودند: حضرت آدم(ع) در قله سیلان فرود آمد. سعودی نیز درمروج الذهب نقل می کند که : آدم ابوالبشر در کوه راهون در جزیره سراندیب هند فرود آمد.
خاقانی شاعر معروف فارسی زبان در مدح پیغمبر اسلام (ص) می گوید:
"نام کوهي است مشهور که حضرت آدم عليه السلام از بهشت بدانجا فرود آمد ومقام کرد و نقش قدم او در آنجا هست ، و بعضي گويند نام شهري است بزرگ بر لب دريا و آن کوه منسوب به آن شهر است ، و گويند قبر ابوالبشر در آنجا است."
نظامی هم از آن اینگونه یاد می کند:
ابن بطوطه در کتاب خود شرح مفصلی از زیارت جای پای حضرت آدم (ع) در کوه راهون آورده و درپاسخ پادشاه سیلان که هدف از سفر وی به سیلان را سوال کرده بود،جواب میدهد که برای زیارت جای پای حضرت آدم (ع) آمده ام، لذا پادشاه سیلان مقدمات سفر وی به قله را فراهم می سازد.
بر اساس اعتقاد برخی مسلمانان سریلانکایی سنگ های گرانبهای یاقوت،زمرد،زبرجد و ... موجود در سریلانکا که اغلب در دامنه های کوه راهون یافت می شوند. از قطره های اشک چشم حضرت آدم علیه السلام است که جهت قبولی توبه اش به در گاه خداوند متعال گریه و زاری کرده است.
به هر حال بنای این اعتقادات هرچه که باشد، در حال حاضر قله حضرت آدم (ع) به عنوان یکی از اماکن زیارتی نه تنها برای مردم سریلانکا قابل احترام است ،بلکه یکی ازجاذبه های توریستی این کشور محسوب می شود که با وجود دشواری راه ، سالانه هزاران جهانگرد و مسافر از این مکان مقدس بازدید می کنند.
در ابتدا، راه رسیدن به قله خیلی ناهموار بود ، ولی در اثر رفت وآمد هاي بسيار مسیرهای بهتر و آسانتری نیز شناخته شد .
در حال حاضر سه راه برای رسیدن به قله مورد استفاده قرار می گیرد :
1- راهی که ازشهر هتن (Hottan) آغاز وبا گذر از روستاهای کوهستانی به قله می رسد.
2- راهی که ازشهرراتناپورآغاز وبا گذرازروستاهای گیلیمالد و پالاباتگاله به قله ختم میشود.
3- مسیری که از کورووتیا شروع وبه قله منتهی می گردد.
بهترین راهی که در حال حاضر اغلب زائرین ازآن استفاده می کنند مسیر شماره یک است که عموما از میان باغ های چای عبور می کند .
راهی که از شهر رانتاپورا آغاز می شود معمولا از میان جنگل هایی عبور می کند که حیوانات وحشی از قبیل خرس ، شیر ، یوزپلنگ و ....در آنجا یافت می شود و قسمتی از آن نیز از کنارجنگل معروف باران سریلانکا (Virgin Rain ) می گذرد . این راه اگرچه دارای استراحتگاه های متعددی است ، ولی راه دشواري است. طبیعت سبز و جادویی منطقه، موسیقی افسونگر آبشارها و جویبارها ، نغمات آسمانی و گوش نواز پرندگان هر زائر و مسافری را به لذتی مدام و مستدام می برد و مسحور می کند.
زائرینی که از این راه استفاده می کنند، در مسیر خود از کنار معبدی ژاپنی عبور می کنند. هر روز صبح با طلوع خورشید ، یک روحانی ژاپنی همراه با خواندن سرودهای مذهبی طبل بزرگ خود را به صدا در می آورد و در کنار او روحانی دیگر با کوبیدن طبل های کوچکتر او را همراهی می کند .
صدای طبل از پایین کوه و صدای زنگ معبد قله آدم (ع) از بالای کوه درهم آمیخته و در کوهستان های اطراف می پیچد و پژواک آن هارمونی زیبا و شنیدنی را به وجود می آورد که هر شنونده ای را مبهوت و حیرت زده نموده و به لحظاتي معنوي و دل انگيز مي برد كه خاطره آن براي سالیان سال در ذهنش باقی می ماند.
براساس گفته برخی، بهترین مسیری که در حال حاضر برای صعود به قله استفاده می شود، سال ها پیش توسط زائرین ایرانی کشف شده که در آن زمان نام این مسیر را "راه صلواتی" گذاشته اند.
امروزه زائرین با استفاده از وسیله نقلیه ، خود را به معبد صلح می رسانند ، ولی از آنجا به بعد مجبورند که با پای پیاده عازم قله شوند ودر طول مسیر ، پله های متعددی را طی کنند که در دل کوه وصخره ها کنده شده اند .
جایگاه بعدی محلی است به نام « سیتاگانگولا »( Seetha Gangula) که درآن چشمه آب زلال وسردی وجود دارد زایرین در آن چشمه ، شستشو مي نمايند ،لباس پاکیزه و سفید می پوشند و سكه هايي كه براي نذر آورده اند در آب چشمه شسته و آماده زیارت جای پای حضرت آدم (ع) می شوند. پس از طی مسافتی به محل باریک و شکاف مانندی می رسند که فقط یک نفر می تواند از آن عبور کند بعد از آن شیب تندی وجود دارد که بالا رفتن از آن کار سخت وطاقت فرسایی است. طول مسیر پیاده روی حدود 5/6 کیلومتر است و زائرین هرچه به مکان مقدس نزدیک ترمی شوند حالت معنوی بیشتری به خود می گیرند. از سخنان نابجا پرهیز می کنند و به تکرار ذکر و دعا می پردازند. آنان به هنگام حرکت به سمت قله وقتی از کنار ديگرزائران عبور می کنند این سرود را مي خوانند:" امیدواریم الطاف خداوند متعال شامل حال شما شود ، ای کسانی که در حال پایین آمدن ( یا بالا رفتن) هستید."
در آخرین نقطه مسیر و در نوک قله یک سکوی بزرگ و هموار وجود دارد. در یک طرف سکوچراغی است که در طول سال همیشه با استفاده از روغن نارگیل روشن نگاه داشته میشود. روغن این چراغ بوسیله نذرو نیاز زائرین تامین می شود.اغلب مردم برای ادای مناسک مخصوص گرد این چراغ جمع می شوند و پس از پایان زیارت با به صدا درآوردن زنگ بزرگی پایان مراسم را اعلام می كنند.
زیارت کنندگان برای در امان بودن از گرمازدگی اغلب شبانه به سمت قله صعود می کنند و پس از زیارت نیزحدود دو ساعت در بالای کوه به انتظار طلوع خورشید که منظره ای بدیع، زیبا و وصف ناپذیر دارد می نشینند.
باد شمال شرقی- که در این فصل می وزد- منظره ای زیبایی از حرکت ابرهای سفید را در پایین قله به وجود می آورد . به هنگام تابش اولین اشعه خورشید ابرها به صورت مثلثی شکل مشاهده می شوند. این منظره زیبا در سه مرحله تکامل یافته و تا حدود نیم ساعت در افق نمایان است بطوریکه هر بیننده ای تصور می کند که خورشید سه بار طلوع می کند. چون ابتدا خورشید به رنگ صورتی کم رنگ است و پس از چند دقیقه به صورت یک گوی آتشین قرمز رنگ در می آید و در نهایت به رنگ طلایی تبدیل می شود.
پس از طلوع کامل خورشید سایه آبی رنگ کوه مقدس بر روی کوههای مجاور می افتد و مردم عادی این پرتوافکنی و تششعات زیبا را ناشی از سنگ های گرانبهای زیادی می دانند که در دل این کوه نهفته است.
اعتقاد مسلمانان نسبت به کوه راهون
همانگونه که پیشتر اشاره شد اکثر مسلمانان محلی نسبت به این کوه احترام خاصی قائلند و در فصل زیارت همراه با پیروان ادیان دیگر برای زیارت جای پای حضرت آدم (ع) راهی این قله می گردند. آنان با استناد به روایات و کتب تاریخی بر صحیح بودن جای پای حضرت آدم تاکید می ورزند. مرحوم سید اختر امام ، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه" پرونیا" در مقاله ای تحت عنوان «روابط تاریخی بین ایران و سیلان» با استناد به روایتی از تاریخ ابن اثیر نقل می کند که حضرت علی(ع) فرمودند: حضرت آدم(ع) در قله سیلان فرود آمد. سعودی نیز درمروج الذهب نقل می کند که : آدم ابوالبشر در کوه راهون در جزیره سراندیب هند فرود آمد.
خاقانی شاعر معروف فارسی زبان در مدح پیغمبر اسلام (ص) می گوید:
گر مدحتش به خاک سراندیب ادا کنم گوهر زخاک آدم و حوا برآورم
در جای دیگر سروده است که: آنجا که دم گشاد اسرافیل دعوتش جان بازیافت پیر سراندیب در زمان
در لغت نامه برهان قاطع شرح سراندیب را این چنین می خوانیم:"نام کوهي است مشهور که حضرت آدم عليه السلام از بهشت بدانجا فرود آمد ومقام کرد و نقش قدم او در آنجا هست ، و بعضي گويند نام شهري است بزرگ بر لب دريا و آن کوه منسوب به آن شهر است ، و گويند قبر ابوالبشر در آنجا است."
نظامی هم از آن اینگونه یاد می کند:
سرانديب را کار بر هم زدم قدم بر قدمگاه آدم زدم
ابن سینا نیز در کتاب جواهرنامه خود در خلال تشریح کیفیت سنگ های قیمتی موجود در سریلانکا به مسئله جای پای حضرت آدم (ع) در آنجا اشاره کرده است.ابن بطوطه در کتاب خود شرح مفصلی از زیارت جای پای حضرت آدم (ع) در کوه راهون آورده و درپاسخ پادشاه سیلان که هدف از سفر وی به سیلان را سوال کرده بود،جواب میدهد که برای زیارت جای پای حضرت آدم (ع) آمده ام، لذا پادشاه سیلان مقدمات سفر وی به قله را فراهم می سازد.
بر اساس اعتقاد برخی مسلمانان سریلانکایی سنگ های گرانبهای یاقوت،زمرد،زبرجد و ... موجود در سریلانکا که اغلب در دامنه های کوه راهون یافت می شوند. از قطره های اشک چشم حضرت آدم علیه السلام است که جهت قبولی توبه اش به در گاه خداوند متعال گریه و زاری کرده است.
به هر حال بنای این اعتقادات هرچه که باشد، در حال حاضر قله حضرت آدم (ع) به عنوان یکی از اماکن زیارتی نه تنها برای مردم سریلانکا قابل احترام است ،بلکه یکی ازجاذبه های توریستی این کشور محسوب می شود که با وجود دشواری راه ، سالانه هزاران جهانگرد و مسافر از این مکان مقدس بازدید می کنند.
منابع:
· مجلهExplore Srilanka
· مقاله پروفسورسید اختر امام (تاریخ روابط فرهنگی بین ایران و سریلانکا)
· مطبوعات سریلانکا
· فصلنامه فرهنگ و مردم ش 1
· مجله چشم انداز- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
¦
Posted by
David
at
Monday, March 23, 2009
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، توریسم، سنت وینسنت و گرنادین، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا، مهاجرت ¦ 1 نظر
Labels: اتحادیه کشورهای همسود، توریسم، سنت وینسنت و گرنادین، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا، مهاجرت ¦ 1 نظر
سنت وینسنت و گرنادین یک کشور جزیرهای کوچک در دریای کارائیب است.
سنت وینسنت و گرنادین در سال ۱۹۷۹ از بریتانیای کبیر استقلال یافت .
سنت وینسنت و گرنادین حدود ۱۱۳٬۰۰۰ نفر (آمار سال ۲۰۰۲) جمعیت دارد. این کشور عضو اتحادیه کشورهای همسود (همسود بریتانیا) میباشد. پایتخت این کشور، شهر کینگزتاون با جمعیت ۱۶٬۲۰۹ نفر (آمار سال ۲۰۰۰) است.
جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۷ با این کشور رابطه برقرار کرد.در پی برقراری این ارتباط، دولت محمود احمدی نژاد کمکی به ارزش ۷ میلیون دلار برای تکمیل فرودگاه به این کشور ارائه کرد.
¦
Posted by
David
at
Sunday, March 22, 2009
Labels: توریسم، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
Labels: توریسم، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
مالدیو کشوری است جزیرهای در اقیانوس هند. پایتخت آن ماله است. حکومت مالدیو جمهوری است. این کشور عضو اتحادیه کشورهای همسود میباشد.
مجمع الجزایر مالدیو در جنوب غربی کرانههای هندوستان قرار گرفته و کوتاهترین فاصلهٔ آن تا کرانههای هند، ۶۰۰ کیلومتر است. مالدیو شامل ۱۱۹۲ جزیره مرجانی کوچک، مسطح و کمارتفاع و شمار زیادی آبسنگ است که تنها ۲۰۲ جزیره از آنها مسکونی هستند، روی هم رفته ۲۹۸ کیلومتر مربع پهناوری دارند و تنها 3/0% قلمرو مالدیو را پوشش میدهند. اما قلمرو دریایی مالدیو با ۸۵۰ کیلومتر درازا و ۱۳۰ کیلومتر پهنا، ۱۱۵۳۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. بلندای هر یک از این جزیرهها از سطح دریا از بیش از ۳ متر تجاوز نمیکند. مالدیو تپه ماهور و رودخانهای ندارد.
اقتصاد مالدیو بر پایهٔ کشاورزی، ماهیگیری و گردشگری استوار است. در مالدیو، نارگیل، ذرت، ارزن، سیبزمینی شیرین و میوهجات به عمل میآید. در این کشور صنعت کشتیسازی رونق دارد و مردم آن به صنایعدستی علاقهمندند. از مالدیو، ماهی، گوشت، صنایعدستی و نارگیل صادر میشود.
برخی از جزایر مالدیو برای گردشگری اختصاص یافتهاند. در این جزایر هتلهایی برای اقامت گردشگران ساخته شده که بیشتر کارمندان آن از مهاجران کشورهای همسایه هستند. گردشگران مستقیماّ از فرودگاه بینالمللی ماله به این جزایر میآیند. مردم عادی مالدیو، ارتباط چندانی با گردشگران خارجی ندارند.
مردم مالدیو، آمیزهای از نژادهای سینهالی، دراویدی، آفریقایی و عرب هستند.
زبان رسمی مالدیو، زبان دیوهی است که زبانی از خانواده هندوآریایی بوده و با زبان سینهالی (زبان رسمی سری لانکا) همخانواده است.
مجمع الجزایر مالدیو در جنوب غربی کرانههای هندوستان قرار گرفته و کوتاهترین فاصلهٔ آن تا کرانههای هند، ۶۰۰ کیلومتر است. مالدیو شامل ۱۱۹۲ جزیره مرجانی کوچک، مسطح و کمارتفاع و شمار زیادی آبسنگ است که تنها ۲۰۲ جزیره از آنها مسکونی هستند، روی هم رفته ۲۹۸ کیلومتر مربع پهناوری دارند و تنها 3/0% قلمرو مالدیو را پوشش میدهند. اما قلمرو دریایی مالدیو با ۸۵۰ کیلومتر درازا و ۱۳۰ کیلومتر پهنا، ۱۱۵۳۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. بلندای هر یک از این جزیرهها از سطح دریا از بیش از ۳ متر تجاوز نمیکند. مالدیو تپه ماهور و رودخانهای ندارد.
اقتصاد مالدیو بر پایهٔ کشاورزی، ماهیگیری و گردشگری استوار است. در مالدیو، نارگیل، ذرت، ارزن، سیبزمینی شیرین و میوهجات به عمل میآید. در این کشور صنعت کشتیسازی رونق دارد و مردم آن به صنایعدستی علاقهمندند. از مالدیو، ماهی، گوشت، صنایعدستی و نارگیل صادر میشود.
برخی از جزایر مالدیو برای گردشگری اختصاص یافتهاند. در این جزایر هتلهایی برای اقامت گردشگران ساخته شده که بیشتر کارمندان آن از مهاجران کشورهای همسایه هستند. گردشگران مستقیماّ از فرودگاه بینالمللی ماله به این جزایر میآیند. مردم عادی مالدیو، ارتباط چندانی با گردشگران خارجی ندارند.
مردم مالدیو، آمیزهای از نژادهای سینهالی، دراویدی، آفریقایی و عرب هستند.
زبان رسمی مالدیو، زبان دیوهی است که زبانی از خانواده هندوآریایی بوده و با زبان سینهالی (زبان رسمی سری لانکا) همخانواده است.
بیشبنهٔ مطلق (صد در صد) مردم بومی مالدیو مسلمان سنی هستند و اسلام دین رسمی این کشور است. پیشینهٔ اسلام در مالدیو به سدهٔ دوازدهم میلادی باز میگردد، هنگامی که دریانوردان مسلمان به این سرزمین آمدهاند. پیشتر، ساکنان مالدیو پیرو آیین بودا بودهاند.
¦
Posted by
David
at
Saturday, March 21, 2009
Labels: تحصیل خارج از کشور، حقوق انسان، غربت و دلتنگی، فرار مغزها، مهاجرت ¦ 0 نظر
Labels: تحصیل خارج از کشور، حقوق انسان، غربت و دلتنگی، فرار مغزها، مهاجرت ¦ 0 نظر
انهایی که (از ایران) رفته اند هر روز ای میلشان را در حسرت نامه از ان هایی که مانده اند باز میکنند و از اینکه هیچ نامه ای ندارند کلافه می شوند.
انهایی که (در ایران ) مانده اند هر روز…نه…یکروز در میان ای میلشان را چک می کنند و از اینکه نامه ای از انهایی که رفته اند ندارند کفرشان در میاید.
انهایی که رفته اند منتظرند انهایی که مانده اند برایشان نامه بنویسند .فکر می کنند که حالا که ازجریان زندگی انهایی که مانده اند خارج شده اند انها باید تصمیم بگیرند که هنوز می خواهند به دوستیشان از دور ادامه بدهند یا نه.
انهایی که مانده اند منتظرند که انهایی که رفته اند برایشان نامه بنویسند .فکر می کنند شاید انهاییکه رفته اند مدل زندگیشان را عوض کرده باشند و دیگر دوست نداشته باشند با انهایی که مانده اند معاشرت کنند.
انهایی که رفته اند همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند تا تنهایی بخورند فکر می کنندانهایی که مانده اند الان دارند دور هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می خورند و جمعشان جمع است و می گویند و می خندند. انهایی که مانده اند همان طور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند فکر می کنند انهایی که رفته اند الان دارند با دوستان جدیدشان گل می گویند و گل می شنوند و از ان غذاهایی می خورند که توی کتاب های آشپزی عکسش هست.
انهایی که رفته اند فکر می کنند انهایی که مانده اند همه اش با هم بیرونند. کافی شاپ می روند خرید می روند…با هم کیف دنیا را می کنند و انها را که ان گوشه دنیا تک افتاده اند فراموش کرده اند.
انهایی که مانده اند فکر می کنندانهایی که رفته اند همه اش بارو دیسکو می روند و خیلی بهشان خوشمی گذرد و انها را که توی ان جهنم گیر افتاده اند فراموش کرده اند.
نهایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و می بینند که پلیس با باتوم خارجی هارا هل می دهد فکر می کنند که ان جهنمی که تویش بودند حد اقل کشور خودشان بود.حد اقل احساس نمی کردند طفیلی هستند.
انهایی که مانده اند عکس آنرا فکر می کنند
انهایی که رفته اند همانطور می نشینند پشت پنجره و زل می زنند به حیاط و فکر می کنند به اینکه وقتی برگردند کجا کار گیرشان میاید و ایا اصلا کار گیرشان میاید؟
انهایی که مانده اند فکر می کنند که انهایی که رفته اند حال کرده اند و حالا میایند جای انها را سرکار اشغال می کنند و انها ازکاربیکار می شوند.
اما هم انهایی که رفته اند و هم انهایی که مانده اند در یک چیز مشترکند…
انهایی که رفته اند احساس تنهایی می کنند .انهایی که مانده اند هم احساس تنهایی می کنند.
انهایی که (در ایران ) مانده اند هر روز…نه…یکروز در میان ای میلشان را چک می کنند و از اینکه نامه ای از انهایی که رفته اند ندارند کفرشان در میاید.
انهایی که رفته اند منتظرند انهایی که مانده اند برایشان نامه بنویسند .فکر می کنند که حالا که ازجریان زندگی انهایی که مانده اند خارج شده اند انها باید تصمیم بگیرند که هنوز می خواهند به دوستیشان از دور ادامه بدهند یا نه.
انهایی که مانده اند منتظرند که انهایی که رفته اند برایشان نامه بنویسند .فکر می کنند شاید انهاییکه رفته اند مدل زندگیشان را عوض کرده باشند و دیگر دوست نداشته باشند با انهایی که مانده اند معاشرت کنند.
انهایی که رفته اند همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند تا تنهایی بخورند فکر می کنندانهایی که مانده اند الان دارند دور هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می خورند و جمعشان جمع است و می گویند و می خندند. انهایی که مانده اند همان طور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند فکر می کنند انهایی که رفته اند الان دارند با دوستان جدیدشان گل می گویند و گل می شنوند و از ان غذاهایی می خورند که توی کتاب های آشپزی عکسش هست.
انهایی که رفته اند فکر می کنند انهایی که مانده اند همه اش با هم بیرونند. کافی شاپ می روند خرید می روند…با هم کیف دنیا را می کنند و انها را که ان گوشه دنیا تک افتاده اند فراموش کرده اند.
انهایی که مانده اند فکر می کنندانهایی که رفته اند همه اش بارو دیسکو می روند و خیلی بهشان خوشمی گذرد و انها را که توی ان جهنم گیر افتاده اند فراموش کرده اند.
نهایی که رفته اند همانطور که توی صف اداره پلیس برای کارت اقامتشان ایستاده اند و می بینند که پلیس با باتوم خارجی هارا هل می دهد فکر می کنند که ان جهنمی که تویش بودند حد اقل کشور خودشان بود.حد اقل احساس نمی کردند طفیلی هستند.
انهایی که مانده اند عکس آنرا فکر می کنند
انهایی که رفته اند همانطور می نشینند پشت پنجره و زل می زنند به حیاط و فکر می کنند به اینکه وقتی برگردند کجا کار گیرشان میاید و ایا اصلا کار گیرشان میاید؟
انهایی که مانده اند فکر می کنند که انهایی که رفته اند حال کرده اند و حالا میایند جای انها را سرکار اشغال می کنند و انها ازکاربیکار می شوند.
اما هم انهایی که رفته اند و هم انهایی که مانده اند در یک چیز مشترکند…
انهایی که رفته اند احساس تنهایی می کنند .انهایی که مانده اند هم احساس تنهایی می کنند.
منبع : مهندس جوان
¦
Posted by
David
at
Saturday, March 21, 2009
Labels: احمدی نژاد، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
Labels: احمدی نژاد، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
¦
Posted by
David
at
Saturday, March 21, 2009
Labels: خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، عید نوروز در سریلانکا، غربت و دلتنگی، کلمبو، مادر، مهاجرت ¦ 0 نظر
Labels: خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، عید نوروز در سریلانکا، غربت و دلتنگی، کلمبو، مادر، مهاجرت ¦ 0 نظر
سلام یه کسایی که وبلاگ منو میخونن یا بعدا خواهند خوند !
امروز میخوام از غربت براتون بگم . امروز میخوام از تنهایی براتون بگم و امروز میخوام حرف هایی براتون بزنم که شاید تلخ باشه !
میدونید ، حقیقت اینه که آدمها هیچ وقت قدر چیز هایی که دارند رو نمی دونند !
عجیبه که آدما همیشه حسرت چیزهایی رو میخورن که ندارند ! و عجیبه که باز بعدا حسرت چیزهایی رو که داشتن و از دست دادند میخورند !
من خودم همیشه دوست داشتم که درس بخوتم و پیشرفت کنم ولی واقعا مشکلات زیاد و عجیبی برام پیش اومد و نتونستم این کارو بکنم تمت حالا که دارم درس میخونم ، حسرت خونه و مامان و فامیل هامو میخورم .
از خورد و خوراک افتادم و نمیتونم درست زندگی کنم . همش خوابم میاد و دوست دارم بخوابم .
حالا میفهمم که چقدر عاشق مامانم هستم و چقدر در کنارش بودن لذت داره .
میبینید ! همیشه همینه و ما آدما همیشه نا سپاس هستیم ! اما امیدوارم هر چه زودتر به ساحل آرامش برسم .
امروز میخوام از غربت براتون بگم . امروز میخوام از تنهایی براتون بگم و امروز میخوام حرف هایی براتون بزنم که شاید تلخ باشه !
میدونید ، حقیقت اینه که آدمها هیچ وقت قدر چیز هایی که دارند رو نمی دونند !
عجیبه که آدما همیشه حسرت چیزهایی رو میخورن که ندارند ! و عجیبه که باز بعدا حسرت چیزهایی رو که داشتن و از دست دادند میخورند !
من خودم همیشه دوست داشتم که درس بخوتم و پیشرفت کنم ولی واقعا مشکلات زیاد و عجیبی برام پیش اومد و نتونستم این کارو بکنم تمت حالا که دارم درس میخونم ، حسرت خونه و مامان و فامیل هامو میخورم .
از خورد و خوراک افتادم و نمیتونم درست زندگی کنم . همش خوابم میاد و دوست دارم بخوابم .
حالا میفهمم که چقدر عاشق مامانم هستم و چقدر در کنارش بودن لذت داره .
میبینید ! همیشه همینه و ما آدما همیشه نا سپاس هستیم ! اما امیدوارم هر چه زودتر به ساحل آرامش برسم .
¦
Posted by
David
at
Thursday, March 19, 2009
Labels: خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، عید نوروز در سریلانکا، کلمبو، مهاجرت، نوروز ¦ 0 نظر
Labels: خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، عید نوروز در سریلانکا، کلمبو، مهاجرت، نوروز ¦ 0 نظر
سلام دوستان
اول از همه میخوام عید باستانی نوروز رو به همتون تبریک بگم و آرزوی سالی خوب و خوش براتون داشته باشم
غربت هر چی نداشته باشه یک حسن داره و اونم اینه که اینجا قدر خانواده رو میدونی .
اونم خانواده ای بزرگ مثل خانواده من که همه با هم هستند و در گروه های بیش از 20 نفری به عید دیدنی و دید و بازدید میرند !
من با همه تلاشی که کردم نتونستم ایرانی تو این مملکت پیدا کنم در نتیجه باید عید رو تنهایی سر کنم .
از همین الان هم عید رو بهتون تبریک میگم .
امیدوارم که با خانواده های مهربونتون عید رو به غایت خوش بگزرونید و جای ما رو هم خالی کنید !
اول از همه میخوام عید باستانی نوروز رو به همتون تبریک بگم و آرزوی سالی خوب و خوش براتون داشته باشم
غربت هر چی نداشته باشه یک حسن داره و اونم اینه که اینجا قدر خانواده رو میدونی .
اونم خانواده ای بزرگ مثل خانواده من که همه با هم هستند و در گروه های بیش از 20 نفری به عید دیدنی و دید و بازدید میرند !
من با همه تلاشی که کردم نتونستم ایرانی تو این مملکت پیدا کنم در نتیجه باید عید رو تنهایی سر کنم .
از همین الان هم عید رو بهتون تبریک میگم .
امیدوارم که با خانواده های مهربونتون عید رو به غایت خوش بگزرونید و جای ما رو هم خالی کنید !
نوروزتان پیروز
چند بیت شعر از حافظ، تقدیم به همه دوستان:
ز کوی يار می آيد نسيم باد نورزی
از اين باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خرده ای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فيروزه صفير تخت فيروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بياموزی
¦
Posted by
David
at
Sunday, March 15, 2009
Labels: تحصیل خارج از کشور، دانشگاه اپیت، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مهاجرت ¦ 0 نظر
Labels: تحصیل خارج از کشور، دانشگاه اپیت، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مهاجرت ¦ 0 نظر
خب ، همونطور که با خوندن که پست های قبلی من متوجه شدید من الان سریلانکا هستم و در دانشگاه اپیت شعبه سریلانکا در حال تحصیل هستم .
البته اسم دانشگاه رو بهتون نگفته بودم اما خب دیگه حالا میگم .
خب من مدت طولانی رو بعد از خلاص شدن از شر مریضی دنبال کارای اداری مثل ترجمه مدارک و گرفتن پایان خدمت و پاسپورت گذروندم !
مدت طولانی رو دنبال تحقیق بودم و نهایتا مالزی و هند رو انتخاب کردم برای ادامه تحصیل و برای هر دو جا هم اقدام کردم .
دقت کنید که تا اینجا هیچ خبری از سریلانکا نیست :دی
در هند برا دانشگاه جواهر حیدآباد اقدام کردم و ماالزی هم برا دانشگاه اپیت !!!
داشتم تو اینترنت میچرخیدم که دیدم این دانشگاه اپیت تو سریلانکا هم شعبه داره .
منم یه میل براشون فرستادم و یه سری سوال کردم . بعد هم مدارک مورد نیاز رو فرستادم و پذیرش رو گرفتم و رفتم تهران .
بماند که چقدر تو تهران علاف شدم و چقدر اذیت شدم اما نهایتا ویزای خودمو گرفتم . (بخشی از این علافی ها مال این بود که تا حالا این دانشگاه از ایران دانشجو نداشته و با قوانین آشنا نبودن و بخشیش هم مربوط به این بود که من هیچ منبع اطلاعاتی در دسترس نداشتم ! )
خلاصه که من الان تو دانشگاه اپیت سریلانکا هستم !
خب من مدت طولانی رو بعد از خلاص شدن از شر مریضی دنبال کارای اداری مثل ترجمه مدارک و گرفتن پایان خدمت و پاسپورت گذروندم !
مدت طولانی رو دنبال تحقیق بودم و نهایتا مالزی و هند رو انتخاب کردم برای ادامه تحصیل و برای هر دو جا هم اقدام کردم .
دقت کنید که تا اینجا هیچ خبری از سریلانکا نیست :دی
در هند برا دانشگاه جواهر حیدآباد اقدام کردم و ماالزی هم برا دانشگاه اپیت !!!
داشتم تو اینترنت میچرخیدم که دیدم این دانشگاه اپیت تو سریلانکا هم شعبه داره .
منم یه میل براشون فرستادم و یه سری سوال کردم . بعد هم مدارک مورد نیاز رو فرستادم و پذیرش رو گرفتم و رفتم تهران .
بماند که چقدر تو تهران علاف شدم و چقدر اذیت شدم اما نهایتا ویزای خودمو گرفتم . (بخشی از این علافی ها مال این بود که تا حالا این دانشگاه از ایران دانشجو نداشته و با قوانین آشنا نبودن و بخشیش هم مربوط به این بود که من هیچ منبع اطلاعاتی در دسترس نداشتم ! )
خلاصه که من الان تو دانشگاه اپیت سریلانکا هستم !
¦
Posted by
David
at
Saturday, March 14, 2009
Labels: تحصیل خارج از کشور، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
Labels: تحصیل خارج از کشور، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
سلام
همونطور که در پست های قبل گفته بودم ، من ایران رو برای تحصیل ترک کردم !
میدونم که برای سفرنامه نوشتن دیگه دیره اما مینویسم تا در آینده خودم با خوندن این نوشته ها یادم بیاد که تو یه همچین روزی چه حس و حال و آرزو ها و رویاهایی داشتم .
اگه پست های قبل رو خونده باشید ، میدونید که من بعد از یک مریضی طولانی و یک دوران خیلی سخت به یه آرامش نسبی رسیدم و حالا درصدد هستم که برم دنبال آرزو هام .
حالا هر چقدر هم که دور باشه و هر چقدر هم که سخت باشه ، مهم نیست .
مهم اینه که من تصمیم دارم به آرزوهام برسم . و مهمترین چیز هم همینه .
اینه چرا سریلانکا رو انتخاب کردم و چطور اومدم اینجا و ... باشه برای پست های بعدی چون هر کدوم از این سوال ها خودش یک داستانی داره !
به هر حال من فعلا اینجام :
میدونم که برای سفرنامه نوشتن دیگه دیره اما مینویسم تا در آینده خودم با خوندن این نوشته ها یادم بیاد که تو یه همچین روزی چه حس و حال و آرزو ها و رویاهایی داشتم .
اگه پست های قبل رو خونده باشید ، میدونید که من بعد از یک مریضی طولانی و یک دوران خیلی سخت به یه آرامش نسبی رسیدم و حالا درصدد هستم که برم دنبال آرزو هام .
حالا هر چقدر هم که دور باشه و هر چقدر هم که سخت باشه ، مهم نیست .
مهم اینه که من تصمیم دارم به آرزوهام برسم . و مهمترین چیز هم همینه .
اینه چرا سریلانکا رو انتخاب کردم و چطور اومدم اینجا و ... باشه برای پست های بعدی چون هر کدوم از این سوال ها خودش یک داستانی داره !
به هر حال من فعلا اینجام :
Subscribe to:
Posts (Atom)