اپراتور Tigo سریلانکا به مجموعه ی اپراتورهای طرف قرارداد شرکت ارتباطات سیار ایران پیوست. روابط عمومی شرکت ارتباطات سیار ایران اعلام کرد: شبکه ی ارتباطات سیار کشورمان از روز دوشنبه 21 اردیبهشت ماه به روی مشترکان این اپراتور گشوده می شود و مشترکان هر دو اپراتور (همراه اول و Tigo) از این پس می توانند از مزایای این ارتباط دو طرفه ی بین الملل بهره گیرند.
Tigo اولین اپراتور سریلانکایی است که با همراه اول قرارداد رومینگ منعقد میکند و همراه اول با احتساب این اپراتور سریلانکایی هم اکنون با244 اپراتور در 107 کشور جهان قرارداد رومینگ بین الملل دارد.
Tigo اولین اپراتور سریلانکایی است که با همراه اول قرارداد رومینگ منعقد میکند و همراه اول با احتساب این اپراتور سریلانکایی هم اکنون با244 اپراتور در 107 کشور جهان قرارداد رومینگ بین الملل دارد.
¦
Posted by
David
at
Monday, May 25, 2009
Labels: ببرهای تامیل، پرابهاکاران، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
Labels: ببرهای تامیل، پرابهاکاران، سریلانکا، سیلان، کلمبو ¦ 0 نظر
دو روز پس از اعلام شکست کامل جداییطلبان سریلانکا، معروف به ببرهای تامیل، کشته شدن پرابهاکاران رهبر آنها، در حال فرار دریک آمبولانس، عملا به ۳۰ سال مبارزه مسلحانه جنگجویان تامیلی پایان بخشید.
شکست تامیلها، به معنای پایان عملیات تروریستی و نظامی توسط یکی از منسجمترین و در عین حال خشنترین گروههای مسلح جداییطلب در جهان است.
همزمان با پایان جنگ داخلی در سریلانکا، گفته شده که به همراه پراب هاکاران رهبر اصلی تامیلها، چهار رهبر دیگر -از جمله چالز آنتونی فرزند ارشد پراب هاکاران- نیز توسط ارتش سریلانکا و در جریان پاکسازی آخرین قرارگاههای متعلق به ببرهای تامیل در مناطق شمالی آن کشور، به قتل رسیدهاند.
طی ۳۰ سال مبارزه مسلحانه ببرهای تامیل برای جدایی از سینهالیها که در سریلانکا دارای اکثریت قومی هستند، بیش از ۷۰ هزار نفر به قتل رسیدند. هدف ببرهای تامیل دست یافتن به سرزمین خاص خود و اداره امور داخلی آنها بدون مداخله سینالیها بود.
جنگجویان تامیل، هم از راه شبیخون زدن به ارتش سریلانکا و تدارک جنگهای چریکی، هدف خود را دنبال میکردند و هم از راه پیگیری عملیات تروریستی بخصوص علیه سیاستمداران در هند و سریلانکا.
ببرهای تامیل در حقیقت پیشگامان حملات انتحاری و به خصوص استفاده از زنان در اجرای عملیات تروریستی به شمار میروند. در جریان دویست عملیات انتحاری که انجام آنها به تامیلها نسبت داده شده است، بیش از ۱۲ شخصیت معروف سیاسی به قتل رسیدهاند.
در سال ۱۹۹۱ میلادی راجیو گاندی، نخست وزیر وقت هندوستان، و همسر رهبر کنونی حزب کنگره که در انتخابات پارلمانی اخیر آن کشور به پیروزی رسیده است، توسط مبارزان مسلح تامیل طی یک حمله انتحاری به قتل رسید. دو سال بعد، تامیلهای جداییطلب، رانا سینگ پریماداس ، رییس جمهور سریلانکا را نیز به قتل رساندند.
روند نزولی مقاومت تامیلها از سال ۲۰۰۸ با پیروزی ارتش سریلانکا در مناطق شرقی آن کشور، شدت گرفت. در سال ۲۰۰۹ تامیلها از سایر مناطق تحت کنترل خود در شمال نیز رانده شدند.
برای به زانو درآوردن تامیلها گفته شده، که ارتش سریلانکا، طی جنگ در مناطق شرقی و شمالی، از تمامی شیوههای خشن مثل شکنجه و حتی استفاده از «کودکان سرباز» بهره گرفته است.
رفتار ارتش سریلانکا در سرکوب خشن ببرهای تامیل، اغلب مورد انتقاد کشورهای غربی به خصوص دولت و رسانههای انگلیسی قرار داشته است.
علیرغم پیشرفتهای قابل ملاحظه اخیر ارتش سریلانکا در مقابله با ببرهای تامیل، انتظار نمیرفت که شکست کامل جنگجویان جداییطلب در آن کشور با سرعتی این چنین روی دهد.
حتی پیش از صدور اعلامیه رسمی دولت سریلانکا در مورد به قتل رسیدن رهبر ببرهای تامیل و پایان عملیات نظامی در آن کشور، بیش از هزار نفر از مردم کلمبو، پلایتخت سریلانکا، در مقابل سفارت بریتانیا در آن کشورگرد آمده و خشم خود را از نحوه برخورد حمایتی بریتانیا از گروههای تامیل، با به آتش کشیدن عروسک پارچه ای دیوید میلیبند وزیر خارجه آن کشور به نمایش گذاشتند.
تامیلها در جنوب هند و مناطق شمالی و شرقی جزیره سریلانکا ساکناند. مذهب این اقلیت قومی که ۱۰ در صد از ساکنان سریلانکا را تشکیل میدهند هندوییسم است. اکثریت جمعیت ۲۱ میلیون نفری سریلانکا بودایی، و دارای قومیت سینهالیاند.
تا پیش ار استقلال، سریلانکا با نام سیلان، توسط بریتانیا اداره میشد. در آن دوران، اغلب مردم سریلانکا و سینهالیها، تامیلها را عوامل بریتانیا و خائن میدانستند. تامیلها تا حدود زیادی از حمایت بریتانیا برخوردار بوده و میزان نفوذ آنها در اداره کشور بمراتب بیشتر از نسبت جمعیت آنها در کل کشور بود.
از زمان استقلال سریلانکا در سال ۱۹۴۸ به بعد، اکثریت قومی سینهالیهای اداره دولت را عهدهدار شدند. بعد از مدتی تحمل فشار، در حدود ۳۰ سال پیش، تامیلها به منظور جدایی از سینهالیها و به دست آوردن سرزمینی متعلق بخود به مقاومت مسلحانه روی کرده و تدریجا به دامنه جنگ علیه سیاستمداران سریلانکا و هند افزودند.
بسیاری از شیوههایی که در عملیات انتحاری گروههای منسوب به القاعده مورد استفاده قرار گرفته، مانند کمربندهای انفجاری، از ابتکارات ببرهای تامیل است. گفته میشود ببرهای تامیل – زن یا مرد –هنگام عزیمت به ماموریت تروریستی، یک گردنبند سیانور با خود حمل میکردند، که در صورت ناموفق ماندن عملیات، به خود کشی مبادرت کرده و زنده دستگیر نشوند. بر آورد شده است که شماره جنگجویان تامیل در اوج قدرت، به ۱۵ هزار زن و مرد مسلح میرسیده است. دولت سریلانکا پس از تحمل شکستهای موضعی متعدد در مقابله با تامیلها، سرانجام در سال ۲۰۰۲ با برقراری آتشبس با آنها موافقت کرد ولی این آتش بس دوام چندانی نیافت.
اگرچه شواهد معتبری در مورد احتمال همکاری سازمان یافته تامیلها، با گروههای القاعده در دست نیست، با این وجود بسیاری از شیوههای ابداع شده توسط تامیلها در بمب گذاریها و انجام عملیات انتحاری، مورد استفاده تروریستهای القاعده قرار گرفته است.
از نظر عقیدتی، کمترین نزدیکی فکری بین ببرهای تامیل، که غیر مذهبی و در عین حال بشدت ملی گرا و قومی بشمار میروند، با گروه تندرو مذهبی و غیر ملی القاعده دیده نمیشود.
بزرگترین قربانیان مبارزات مسلحانه تامیلها، و عملیات ارتش سریلانکا علیه آنها، غیر نظامیان و مردم عادی بوده اند. تنها از سال ۲۰۰۶ به این سو، شماره این قربانیان به ۵۰۰۰ نفر بالغ شده است. شکست تامیلها را میتوان عقبنشینی تازه ای در رویکرد به مبارزه مسلحانه به عنوان وسیلهای برای دست یافتن به خود مختاری و هویت قومی تلقی کرد. در پارهای از این نمونهها (مانند ایرلند شمالی) مبارزان مسلح اسلحه را داوطلبانه به زمین نهادند و در پاره ای دیگر ( مانند اندونزی ) با قدرت آتش بزرگتر سرکوب شدند.
شکست تامیلها، به معنای پایان عملیات تروریستی و نظامی توسط یکی از منسجمترین و در عین حال خشنترین گروههای مسلح جداییطلب در جهان است.
همزمان با پایان جنگ داخلی در سریلانکا، گفته شده که به همراه پراب هاکاران رهبر اصلی تامیلها، چهار رهبر دیگر -از جمله چالز آنتونی فرزند ارشد پراب هاکاران- نیز توسط ارتش سریلانکا و در جریان پاکسازی آخرین قرارگاههای متعلق به ببرهای تامیل در مناطق شمالی آن کشور، به قتل رسیدهاند.
طی ۳۰ سال مبارزه مسلحانه ببرهای تامیل برای جدایی از سینهالیها که در سریلانکا دارای اکثریت قومی هستند، بیش از ۷۰ هزار نفر به قتل رسیدند. هدف ببرهای تامیل دست یافتن به سرزمین خاص خود و اداره امور داخلی آنها بدون مداخله سینالیها بود.
جنگجویان تامیل، هم از راه شبیخون زدن به ارتش سریلانکا و تدارک جنگهای چریکی، هدف خود را دنبال میکردند و هم از راه پیگیری عملیات تروریستی بخصوص علیه سیاستمداران در هند و سریلانکا.
ببرهای تامیل در حقیقت پیشگامان حملات انتحاری و به خصوص استفاده از زنان در اجرای عملیات تروریستی به شمار میروند. در جریان دویست عملیات انتحاری که انجام آنها به تامیلها نسبت داده شده است، بیش از ۱۲ شخصیت معروف سیاسی به قتل رسیدهاند.
در سال ۱۹۹۱ میلادی راجیو گاندی، نخست وزیر وقت هندوستان، و همسر رهبر کنونی حزب کنگره که در انتخابات پارلمانی اخیر آن کشور به پیروزی رسیده است، توسط مبارزان مسلح تامیل طی یک حمله انتحاری به قتل رسید. دو سال بعد، تامیلهای جداییطلب، رانا سینگ پریماداس ، رییس جمهور سریلانکا را نیز به قتل رساندند.
روند نزولی مقاومت تامیلها از سال ۲۰۰۸ با پیروزی ارتش سریلانکا در مناطق شرقی آن کشور، شدت گرفت. در سال ۲۰۰۹ تامیلها از سایر مناطق تحت کنترل خود در شمال نیز رانده شدند.
برای به زانو درآوردن تامیلها گفته شده، که ارتش سریلانکا، طی جنگ در مناطق شرقی و شمالی، از تمامی شیوههای خشن مثل شکنجه و حتی استفاده از «کودکان سرباز» بهره گرفته است.
رفتار ارتش سریلانکا در سرکوب خشن ببرهای تامیل، اغلب مورد انتقاد کشورهای غربی به خصوص دولت و رسانههای انگلیسی قرار داشته است.
علیرغم پیشرفتهای قابل ملاحظه اخیر ارتش سریلانکا در مقابله با ببرهای تامیل، انتظار نمیرفت که شکست کامل جنگجویان جداییطلب در آن کشور با سرعتی این چنین روی دهد.
حتی پیش از صدور اعلامیه رسمی دولت سریلانکا در مورد به قتل رسیدن رهبر ببرهای تامیل و پایان عملیات نظامی در آن کشور، بیش از هزار نفر از مردم کلمبو، پلایتخت سریلانکا، در مقابل سفارت بریتانیا در آن کشورگرد آمده و خشم خود را از نحوه برخورد حمایتی بریتانیا از گروههای تامیل، با به آتش کشیدن عروسک پارچه ای دیوید میلیبند وزیر خارجه آن کشور به نمایش گذاشتند.
تامیلها در جنوب هند و مناطق شمالی و شرقی جزیره سریلانکا ساکناند. مذهب این اقلیت قومی که ۱۰ در صد از ساکنان سریلانکا را تشکیل میدهند هندوییسم است. اکثریت جمعیت ۲۱ میلیون نفری سریلانکا بودایی، و دارای قومیت سینهالیاند.
تا پیش ار استقلال، سریلانکا با نام سیلان، توسط بریتانیا اداره میشد. در آن دوران، اغلب مردم سریلانکا و سینهالیها، تامیلها را عوامل بریتانیا و خائن میدانستند. تامیلها تا حدود زیادی از حمایت بریتانیا برخوردار بوده و میزان نفوذ آنها در اداره کشور بمراتب بیشتر از نسبت جمعیت آنها در کل کشور بود.
از زمان استقلال سریلانکا در سال ۱۹۴۸ به بعد، اکثریت قومی سینهالیهای اداره دولت را عهدهدار شدند. بعد از مدتی تحمل فشار، در حدود ۳۰ سال پیش، تامیلها به منظور جدایی از سینهالیها و به دست آوردن سرزمینی متعلق بخود به مقاومت مسلحانه روی کرده و تدریجا به دامنه جنگ علیه سیاستمداران سریلانکا و هند افزودند.
بسیاری از شیوههایی که در عملیات انتحاری گروههای منسوب به القاعده مورد استفاده قرار گرفته، مانند کمربندهای انفجاری، از ابتکارات ببرهای تامیل است. گفته میشود ببرهای تامیل – زن یا مرد –هنگام عزیمت به ماموریت تروریستی، یک گردنبند سیانور با خود حمل میکردند، که در صورت ناموفق ماندن عملیات، به خود کشی مبادرت کرده و زنده دستگیر نشوند. بر آورد شده است که شماره جنگجویان تامیل در اوج قدرت، به ۱۵ هزار زن و مرد مسلح میرسیده است. دولت سریلانکا پس از تحمل شکستهای موضعی متعدد در مقابله با تامیلها، سرانجام در سال ۲۰۰۲ با برقراری آتشبس با آنها موافقت کرد ولی این آتش بس دوام چندانی نیافت.
اگرچه شواهد معتبری در مورد احتمال همکاری سازمان یافته تامیلها، با گروههای القاعده در دست نیست، با این وجود بسیاری از شیوههای ابداع شده توسط تامیلها در بمب گذاریها و انجام عملیات انتحاری، مورد استفاده تروریستهای القاعده قرار گرفته است.
از نظر عقیدتی، کمترین نزدیکی فکری بین ببرهای تامیل، که غیر مذهبی و در عین حال بشدت ملی گرا و قومی بشمار میروند، با گروه تندرو مذهبی و غیر ملی القاعده دیده نمیشود.
بزرگترین قربانیان مبارزات مسلحانه تامیلها، و عملیات ارتش سریلانکا علیه آنها، غیر نظامیان و مردم عادی بوده اند. تنها از سال ۲۰۰۶ به این سو، شماره این قربانیان به ۵۰۰۰ نفر بالغ شده است. شکست تامیلها را میتوان عقبنشینی تازه ای در رویکرد به مبارزه مسلحانه به عنوان وسیلهای برای دست یافتن به خود مختاری و هویت قومی تلقی کرد. در پارهای از این نمونهها (مانند ایرلند شمالی) مبارزان مسلح اسلحه را داوطلبانه به زمین نهادند و در پاره ای دیگر ( مانند اندونزی ) با قدرت آتش بزرگتر سرکوب شدند.
¦
Posted by
David
at
Friday, May 15, 2009
Labels: توریسم، جشن های ملی مذهبی سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 1 نظر
Labels: توریسم، جشن های ملی مذهبی سریلانکا، سیلان، کلمبو، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 1 نظر
«وساك» مقدسترين روز براي يك بودايي است. در اين روز سه واقعه مهم تولد، رسيدن به اشراق و مرگ بودا اتفاق افتاده است.
طبق عقيده بودائيان، اين روز ارتباطي با خدا يا نجات دهنده (كه پيروان ديگر مذاهب به آن اعتقاد دارند) ندارد. روز وساك روز تولد «سدارته كتمه» يا «بودا» بهعنوان يك انسان درسال563 قبل ازميلاد مسيح است.
سدارته كتمه اين شاهزاده هندي با ترك علايق دنيوي و رياضت در همين روز در حالي كه زير درخت بودي (روشني) در حال مراقبه به سر ميبرد به روشني يا اشراق رسيد. او در اين روز به مقام بودايي، بالاترين مقام روحاني كه يك انسان ميتواند از طريق ترك علايق دنيوي بدان دست يابد رسيد.
از همين رو بودائيان، اين روز را روز احترام به بودا و درك آموزشهاي وي مبني بر والايي و برتري انسان ميدانند و معتقدند كه درك حقيقت زندگي به نفع خود و جامعه است.
بودائيان سريلانكايي به مواردي كه در بالا ذكر شد معتقد بوده و نيز بر اين باورند كه در اين روز اتفاقاتي در رابطه با جزيره سيلان رخ داده است.
نحوه برگزاري جشن وساك:
پيروان بودا در سيلان شب چهاردهم ذيحجه هر سال را با چراغاني و نورافشاني در سطح شهر گرامي ميدارند. جوانان در اين شب در خيابانها به شادي و سرور ميپردازند و بزرگترها در معابد در مقابل بتهاي بودا، سر احترام فرود ميآورند و به راز و نياز و طلب آمرزش و هدايت مشغول ميشوند.
هنرمندان لوسترهاي توليد دست هنرمند خود را كه سمبل نور و هدايت و يادآور لحظة به اشراق و روشني رسيدن بوداست، را در معرض ديد عموم قرارميدهند. دستههاي مذهبي با ماسكهاي مختلف (حيوان، هيولا و...) در حالي كه شمعهاي بزرگي در دست ميگيرند، پايكوبان و رقصكنان گرد شهر ميچرخند و از معبدي به معبد ديگر ميروند.
دراين روز طبالان و نوازندگان با نواختن آهنگهاي محلي، شادي و شعف اين دستهها را مضاعف ميكنند. نت موسيقي آنها مفهوم خاصي ندارد و كسي چيزي از آن درك نميكند. آنها به تقليد از اجداد خود بر آلات موسيقي ميكوبند و تعدادي نيز همانند پردهخوانهاي مذهبي ايراني با برپاكردن تابلوهاي چندين متري كه نشانگر مقاطع مختلف چرخه زندگي بوداست، آن را براي افراد حاضر در محل، تشريح ميكنند.
متجددين غربزده نيز در گوشه و كنار با برپاكردن كنسرتهاي نيمه مدرن و دعوت از رقاصهها و خوانندگان مشهور، اين روز را گرامي ميدارند.
مردم در اين روزها كارتهاي تبريك با تصاوير بودا را خريده و براي يكديگر ارسال ميكنند. وساك براي عامه مردم چيزي بيش از يك جشن بزرگ كه همراه با رقصهاي سنتي و چراغاني معابد و معابر است، نيست. در حالي كه اين روز از ديد آگاهان دين، تفسير عميقي از نظام هستي و وجود انسان به عنوان تكامل يافتهترين موجود زمين است كه خود به تنهايي سرنوشت خير و شر خود را رقم ميزند و درد و رنج را براي خود ميآفريند يا از آن خلاصي مييابد.
طبق عقيده بودائيان، اين روز ارتباطي با خدا يا نجات دهنده (كه پيروان ديگر مذاهب به آن اعتقاد دارند) ندارد. روز وساك روز تولد «سدارته كتمه» يا «بودا» بهعنوان يك انسان درسال563 قبل ازميلاد مسيح است.
سدارته كتمه اين شاهزاده هندي با ترك علايق دنيوي و رياضت در همين روز در حالي كه زير درخت بودي (روشني) در حال مراقبه به سر ميبرد به روشني يا اشراق رسيد. او در اين روز به مقام بودايي، بالاترين مقام روحاني كه يك انسان ميتواند از طريق ترك علايق دنيوي بدان دست يابد رسيد.
از همين رو بودائيان، اين روز را روز احترام به بودا و درك آموزشهاي وي مبني بر والايي و برتري انسان ميدانند و معتقدند كه درك حقيقت زندگي به نفع خود و جامعه است.
بودائيان سريلانكايي به مواردي كه در بالا ذكر شد معتقد بوده و نيز بر اين باورند كه در اين روز اتفاقاتي در رابطه با جزيره سيلان رخ داده است.
نحوه برگزاري جشن وساك:
پيروان بودا در سيلان شب چهاردهم ذيحجه هر سال را با چراغاني و نورافشاني در سطح شهر گرامي ميدارند. جوانان در اين شب در خيابانها به شادي و سرور ميپردازند و بزرگترها در معابد در مقابل بتهاي بودا، سر احترام فرود ميآورند و به راز و نياز و طلب آمرزش و هدايت مشغول ميشوند.
هنرمندان لوسترهاي توليد دست هنرمند خود را كه سمبل نور و هدايت و يادآور لحظة به اشراق و روشني رسيدن بوداست، را در معرض ديد عموم قرارميدهند. دستههاي مذهبي با ماسكهاي مختلف (حيوان، هيولا و...) در حالي كه شمعهاي بزرگي در دست ميگيرند، پايكوبان و رقصكنان گرد شهر ميچرخند و از معبدي به معبد ديگر ميروند.
دراين روز طبالان و نوازندگان با نواختن آهنگهاي محلي، شادي و شعف اين دستهها را مضاعف ميكنند. نت موسيقي آنها مفهوم خاصي ندارد و كسي چيزي از آن درك نميكند. آنها به تقليد از اجداد خود بر آلات موسيقي ميكوبند و تعدادي نيز همانند پردهخوانهاي مذهبي ايراني با برپاكردن تابلوهاي چندين متري كه نشانگر مقاطع مختلف چرخه زندگي بوداست، آن را براي افراد حاضر در محل، تشريح ميكنند.
متجددين غربزده نيز در گوشه و كنار با برپاكردن كنسرتهاي نيمه مدرن و دعوت از رقاصهها و خوانندگان مشهور، اين روز را گرامي ميدارند.
مردم در اين روزها كارتهاي تبريك با تصاوير بودا را خريده و براي يكديگر ارسال ميكنند. وساك براي عامه مردم چيزي بيش از يك جشن بزرگ كه همراه با رقصهاي سنتي و چراغاني معابد و معابر است، نيست. در حالي كه اين روز از ديد آگاهان دين، تفسير عميقي از نظام هستي و وجود انسان به عنوان تكامل يافتهترين موجود زمين است كه خود به تنهايي سرنوشت خير و شر خود را رقم ميزند و درد و رنج را براي خود ميآفريند يا از آن خلاصي مييابد.
¦
Posted by
David
at
Friday, May 01, 2009
Labels: توریسم، خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
Labels: توریسم، خاطرات، زندگی در خارج از کشور، سریلانکا، سیلان، کلمبو، مسافرت، مقاصد توریستی، مکان های زیبای دنیا ¦ 0 نظر
سلام دوستان
این روزها سریلانکا اوضاع سیاسی داخلی جالبی داره ! کلی آدم مهم میان و میرن و کلا جای جالبی شده !
امروز وزیر امور خارجه انگلستان و فرانسه اینجا هستند تا از دولت سریلانکا بخوان که جنگو متوقف کنه ! من نمیدونم که چرا اینا مخالف این جنگ هستند اما چیزی که برام جالبه اینه که همین جنگ و تجزیه طلبی هر روز بیشتر از دیروز این کشورو تضعیف میکنه .
اگر این جنگ تموم بشه میتونید روی این کشور به عنوان یک مالزی و یا حتی سنگاپور جدید حساب کنید .
مردم سخت کوشی داره و خیلی علاقه به پیشرفت دارند .
موقعیت جغرافیایی خوبی داره و جاذبه های گردشگری محشری داره و وقتی که جنگشون تموم بشه زود پیشرفت میکنند .
----------
این روزها یک سری پوستر ضد آمریکایی و ضد انگلیسی زدند به در و دیوار که جالبه !
ببینید :
این روزها سریلانکا اوضاع سیاسی داخلی جالبی داره ! کلی آدم مهم میان و میرن و کلا جای جالبی شده !
امروز وزیر امور خارجه انگلستان و فرانسه اینجا هستند تا از دولت سریلانکا بخوان که جنگو متوقف کنه ! من نمیدونم که چرا اینا مخالف این جنگ هستند اما چیزی که برام جالبه اینه که همین جنگ و تجزیه طلبی هر روز بیشتر از دیروز این کشورو تضعیف میکنه .
اگر این جنگ تموم بشه میتونید روی این کشور به عنوان یک مالزی و یا حتی سنگاپور جدید حساب کنید .
مردم سخت کوشی داره و خیلی علاقه به پیشرفت دارند .
موقعیت جغرافیایی خوبی داره و جاذبه های گردشگری محشری داره و وقتی که جنگشون تموم بشه زود پیشرفت میکنند .
----------
این روزها یک سری پوستر ضد آمریکایی و ضد انگلیسی زدند به در و دیوار که جالبه !
ببینید :
برای دیدن عکس بزرگتر روی تصویر کلیک کنید!
Subscribe to:
Posts (Atom)